پایگاه خبری تحلیلی هزارماسوله10:26 - 1392/04/13

نقش آمریکا در پازل مصر چیست؟

 
 
 
هزار ماسوله به نقل از نداي انقلاب:   انقلاب مصر در عمر 2 سال و اندی خود فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است.
 
از روزی که انقلاب 25 ژانویه در گوشه‌ای از میدان التحریر با همراهی عده‌ای از مخالفان حسنی مبارک شکل گرفت و به میادین اصلی اسماعیلیه و اسکندریه رسید هنوز سه سال نگذشته است که مصر در آستانه تحول احتمالی دیگری قرار دارد.
 
دادگاه مبارک برگزار شد، اختلافات مذهبی و درگیری میان قبطیان و مسلمانان و مسیحیان تا حدودی مدیریت شد اما خواسته‌های اصلی مردم برآورده نشد.
 
مرسی بر اساس قول و قرارهای خود باید مصر را به دوران استقلال و بالندگی در نوک قله کشورهای اسلامی بازمی‌گرداند یعنی کاری را می‌کرد که دقیقا جهتی خلاف حرکت مبارک در زمان زمامداری‌اش بر مصر بود. 
 
مبارک کانون مخالفت‌های مردمی بود زیرا نه تنها گاز مصر را رایگان به رژیم صهیونیستی هدیه می‌داد بلکه مرز امنی برای اشغالگران فراهم کرده بود و همواره سیاست‌هایی برضد فلسطینیان در جهت سیاست‌های صهیونیست‌ها وضع می‌کرد و به دریافت صدقه سالیانه از آمریکا رضایت داشت!
 
مرسی روی کارامد اما قول‌وقرارهای خود را محقق نکرد، در جریان دخالت سلفی‌های غیرسوری و هجوم تروریست‌ها از اروپا و آسیا به سوریه سکوت کرد و بشار اسد را مستبد و دولت وی را غیر مشروع خواند.
 
درهای همکاری خود با سوریه را بست و در حوزه مالی، پشتیبانی، سیاسی و بین‌الملل تمام همت خود را در راستای فعالیت علیه دولت بشار بکار گرفت در نتیجه در این حوزه با سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی همراه شد و مردم بار دیگر شمایلی از حکومت مبارک را مشاهده کردند.
 
اوضاع اقتصادی و شرایط معیشتی بهبود آنچنانی نیافت و اقشار فقیر نیز سودی نبردند و شرایط گذشته پابرجا ماند در توسعه بنادر و صادرات گاز و محصولات پتروشیمی تغییری حاصل نشد.
 
در این میان بیشترین رضایت را اخوانی‌ها داشتند، اخوانی‌های سکولار از بیشترین مزایا برخوردار بودند و در راستای بقای حکومت مرسی از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کردند.
 
در واقع تظاهرات ميليوني مخالفان محمد مرسی رییس جمهوری مصر در روز یکشنبه این هفته آنهم در نخستین سالروز به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در مصر حاکی از شکست سیاست‌های اخوانی و در نتیجه ناامیدی مردم مصر از این گروه است.
 
مرسی محبوبيتش را در ميان اقشار فقير از دست داد زيرا به هيچ يك از وعده‌هاي خود عمل نكرد و همين مساله موجب شد تا گروه کم بضاعت، گروه اصلی معترضان در ميدان التحرير باشند.
 
در این میان "احمد دراج" از موسسان حزب الدستور و "مصطفى النجار" از مسئولان حزب عدالت مصر نیز اوضاع متشنج فعلی مصر را نتيجه قطعي احساس تكبر و غرور گروهي از طرفداران مرسي از جمله اخوانی‌ها دانستند.
 
در این میان محمد مرسی، رییس جمهور مصر و طرفداران اخوانی‌اش به دنبال آن هستند که باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، را وادار کنند تا از رئیس جمهور مصر حمایت کند و  از همین رو موفقش شوند تا با برقراری حداقل یک مکالمه‌ اوباما را  بر آن دارند تا بگوید که "مرسی رییس‌جمهور نمادین بماند".البته آمریکا هرگز به صورت قاطع نظر خود را در این باره اعلام نکرد.
 
جنبش اخوان‌المسلمین تلاش می‌کند به هر ترتیب که شده نظر آمریکا را جلب کند و واشنگتن را حامی محمد مرسی جلوه دهد تا با این شیوه گروه‌های سکولار اخوانی، سوسیالیت‌ها و دموکراتها را نیز به سمت خود متمایل کنند و فارغ از اینکه قشر کثیر مردم عادی و فقیر سیاست‌ها خود را 2 سال قبل و زمان انقلاب مردم مصر علیه مبارک اعلام کرده بودند.
 
اما در واقعیت آمریکا حامی کیست؟
 
شورای نظامی مصر همواره چه در زمان مبارک و چه در زمان مرسی از حمایت آمریکا بهره می‌برد و روابط نزدیکی نیز با آمریکا و حتی صهیونیست‌ها داشت.
 
آمریکا، شورای نظامی مصر را ضامن مرحله انتقالی می‌داند همانطور که 2 سال گذشته نیز به همین صورت بود.مخصوصا در شرایط فعلی که وزیر خارجه مصر نیز استعفا داده است این کشور در برقراری روابط دیپلماتیک ضعف دارد.
 
در این میان اخوانی‌ها که دنبال جلب نظر امریکا بودند اکنون دوچار دوگانگی شده ا ند و از ارتش می‌خواهند تا ضرب‌العجل را لغو کند زیرا در غیر این صورت از آمریکا می‌خواهند تا کمک‌های خود را به ارتش مصر قطع کند.
 
آمریکا به خوبی می‌داند که در صورتی که مرسی بماند با توجه به حضور اخوانی‌های حامی آمریکا با مصر روابط مساعدی خواهد داشت اما از سوی دیگر به دنبال این است که اگر مرسی برکنار شد یا استعفا داد مهره‌ای را معرفی کند که متناسب با سیاست‌های خود و چهره‌ای موجه باشد و در این میان چه کسی بهتر از احمد شفیق یا محمد البرادعی؟
 
شفیق با توجه به اینکه در دور قبل انتخابات نیز با فاصله نه چندان زیادی نسبت به مرسی دوم شد این بار نامزدی احتمالی خود را در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام رد نکرده است و بر این باور است که می‌تواند رای قشر ضعیف را نیز به دست بیاورد اما با توجه به پرونده تاریک خود در دوران مرسی چندان هم امیدوار نیست.
 
از سوی دیگر محمد البرادعی که در جبهه مخالف مرسی در انتخابات قبل بود و روابط مساعدی هم با غرب و آمریکا دارد، در زمره حامیان مبارک نیز قرار نمی‌گیرد و از شانس بالاتری برخوردار است و خود نیز احتمال حضور در انتخابات احتمالی ریاست جمهوری مصر را رد نکرده است.
 
در هر صورت چه گزینه جدیدی مطرح شود یا خیر و چه مرسی بماند یا برود، آمریکا سیاست حاشیه‌گویی را دنبال کرده است و این بدان معنی است که شورای نظامی را به عنوان گوش فرمانبر خود در اختیار دارد و از سویی منتظر است تا ببیند کدامیک از دو تئوری مذکور به نتیجه می‌انجامد تا متناسب با شرایط موضع‌گیری صریح کند و در نتیجه به لفظ ادامه حیات سیاسی مصر را در گرو تصمیم مردم می‌داند!