پایگاه خبری تحلیلی هزارماسوله16:30 - 1396/08/02
يادداشت/كوثر فخري؛

کودک آزاری از خانواده تا اجتماع...

امید است مفاهیم «کودک آزاری ها» و مصادیقش از صفحات تاریخ کشورمان حذف شود و دیگر شاهد درج این اخبار ناگوار در رسانه ها نباشیم.

به گزارشهزار ماسوله، بیشتر خانواده‎ها معتقد هستند دیگر دوران مردسالاری و زن سالاری به اتمام رسیده و در حال حاضر دوران دورانِ فرزندسالاری است. اما متاسفانه آمارهای منتشر شده از کودک آزاری ها و خشونت های رفتاری با کودکان خلاف این ادعا را اثبات می کند. آمارهای میانگین سال 1390 نشان می‎‌دهد که متاسفانه میانگین کشوری کودک آزاری بیش از 23 مورد در روز بوده است. بر این اساس 49.8 درصد کودک آزاری ها آزار جسمی، 31.3 درصد غفلت از کودکان، 12.5 درصد آزار روانی و روحی و 2.7 درصد آزار جنسی است. کودک آزاری ها در سال 94 و از میان تماس های گرفته شده با اورژانس اجتماعی 5.8 درصد تماس ها را تشکیل می دهد.

 

آمارهای دقیق و کاملی از کودک آزاری در سطح ایران و جهان وجود ندارد. نمی توان بطور یقین به این آمارها استناد کرد، اما همین نشانه ها کافی است که بدانیم؛ کودک آزاری وجود دارد و متاسفانه به اشکال متفاوت آن در پیرامون خود تقریبا بی تفاوت هستیم. مفهوم کودک آزاری بطور واضح برای بزرگ ترها تفسیر و تعبیر نشده است و بیشتر مواقع تنها آزارهای جنسی و بدنی کودکان؛ که اکثرا در روزنامه ها و رسانه ها نیز تیتر می شوند، مصداق کودک آزاری محسوب می شود. که ای کاش اینگونه بود و تاثیرات بار مخرب رفتارهای اشتباه با کودکان تنها به این مفاهیم بسنده می کرد! متاسفانه اینگونه نیست و حتی «غفلت ازکودکان» نیز از آیتم های کودک آزاری محسوب می شود.تاثیرات مخرب و بار منفی عاطفی این کودک آزاری ها درآینده کشورها، توسعه و نیل به پیشرفت جامعه و سلامت روان افراد و اجتماع موثر خواهد بود. باید اذعان کرد که آزار و اذیت کودکان مختص به قشر خاصی از اجتماع نیست و متاسفانه در همه طیف ها و گروه ها مشاهده شده است. حتی در کشورهای پیشرفته نیز آمار و ارقام خوبی در این ارتباط منتشر نمی شود.

 

رسانه ای شدن بسیاری از اتفاقات اخیر یکسال گذشته مانند حادثه «بنیتا»ها را بسیاری یک زنگ خطر می دانند، اما ظواهر امر نشان می دهد که تنها مفهومی به نام فضای مجازی است که کودک آزاری ها را پررنگ تر نشان داده است و تنفر افکار عمومی از قاتلین و متجاوزین به این کودکان موجب شکل گیری مفهوم جدیدتری در کشورمان به نام همدلی اجتماعی با خانواده قربانیان گشته است. در آخرین همدلی مردم با خانواده ی قربانی کودک آزاری در اسلام آباد ارومیه، احساسات و هیجانات جمعی را شاهد بودیم که حتی نیمکت های مدارس را طعمه حریق کرد. اینکه تا چه اندازه احساسات و هیجانات جمعی و در اکثر مواقع لحظه ای مردم می تواند بر کاهش آمار کودک آزاری کمک کند، هنوز مشخص نگردیده است! اما شاید همین فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی بتوانند بار مسئولیت آموزش صحیح دادن به کودکان و والدین را نیز پررنگ کنند. متاسفانه والدین به دلایل مختلف از آموزش صحیح کودکان طفره می روند و تابوی این آموزش ها را نمی شکنند.

 

پیشگیری از آسیب ها و آزارهای جنسی کودکان با آموزش های ساده والدین و مربیان امکان پذیر است و بسادگی می توان به کودکان قدرت نه گفتن در مقابل هوسرانان را آموزش داد. باید به کودک آموزش داد که جسمش و بدنش متعلق به خودش است و اختیار آن تنها در دست خودش می باشد و نه هیچکس دیگر. برای آموزش دادن این مفهوم با تمرین و تکرر میتوان آن را در ذهن کودک نهادینه کرد. بطور مثال برای بوسیدن کودک نیز باید از او اجازه گرفت. باید به کودکان آموزش داد که لمس کردن بدن و بویژه نقاط حساسی که لباس های زیر روی آن قرار می گیرند، برای هیچکس ممکن نیست و برای استحمام کودک نیز باید حتما هنگام شستشوی نقاط حساس بدنش از وی اجازه گرفت در نهایت اینکه کودکان را باید به گونه ای آموزش داد که درخصوص احساسات خود با ما صحبت کنند و اگر اتفاق ناگواری برایشان افتاد، حتما آن اتفاق را با والدین در میان بگذارند و از گفتن واقعیت ترسی نداشته باشند.

 

در کشورهای غربی برای یک کودک آزاری و قتل ساعت ها اخبار و تحلیل های کارشناسانه پخش می گردد و نهادهای قضایی اشد مجازات را برای خاطیان در نظر می گیرند، شاید همین تلاش هاست که کمتر شاهد اخبار و حوادث کودک آزاری در این کشورها هستیم.امید است مفاهیم «کودک آزاری ها» و مصادیقش از صفحات تاریخ کشورمان حذف شود و دیگر شاهد درج این اخبار ناگوار در رسانه ها نباشیم. این مهم محقق نخواهد شد مگر آنکه نهادهای آموزش و پرورش ، دانشگاه، دستگاه قضایی، بهزیستی و اورژانس اجتماعی، خانواده و اجتماع همگی در یک راستا در جهت حذف کودک آزاری اقدام کنند.

 

کوثر فخری

2 آبان ماه 1396