یادداشت/محمود رستمی تبار؛

حوادث طبیعی نتیجه طبیعی تخریب محیط زیست و یا تنبیهات الهی?

سرویس: اجتماعیکد خبر: 294229|22:50 - 1395/02/05
نسخه چاپی
حوادث طبیعی نتیجه طبیعی تخریب محیط زیست و یا تنبیهات الهی?
تا زمانی که انسان بر روی این تنها سیاره قابل حیات زندگی می کند خرابکاری او هم ادامه دارد و در نتیجه تنبهات الهی و بعضا عذاب الهی به منظور حذف و یا تعذب امتی که گاهی با درخواست انبیاء در برخی از امتهای گذشته نیز وجود داشته بروز می کند….

به گزارشهزار ماسوله، اخیرا با بروز زلزله هایی هرچند کم قدرت در هورامان بحث هایی در رابطه با علل آن مطرح شد. عده ای افزایش وزن آب را در پشت سد دارایان و فشار بر بسترهای آن و در نتیجه عدم تحمل زمین و جابجایی لایه های درونی زمین ( اثرات القایی سد دارایان) علت آن برشمردند و دوستانی عذاب الهی را هشدار داند و عده ای هم حوادث معمولی طبیعی که در سالهای قبل به کرات تکرار شده است نامیدند.

 

حال هرسه دلیل می تواند صدق کند, اما وجود گسل زلزله در منطقه انکار ناپذیر است و حوادثی از این دست در سالیان قبل وجود داشته است و قطعا فشار و وزن عظیم آب پشت سدها در ایجاد این نوع زلزله ها اثبات شده است. و مسئله دوم هم می تواند مطرح باشد اما با توجه به ایمانی که در مردم شریف منطقه سراغ داریم و رحمت و کرمی که خداوند در بارشهای اخیر و رویش بهاری بی نظیر و بهشتی مثال زدنی بر این مردم مرجمت فرمودند , انشاء الله این نوع زلزله ها گرچه می توانند هشداری جدی باشند اما از جنس عذاب الهی نیستند.

 


رابطه خدا و هستی رابطه ای انکار ناشدنی است. اما نباید نادیده بگیریم که انسان مخلوق خدواند و تافته ای جدا بافته است . این انسان در زمین مختار و خلیفه الله است و می تواند زمین را به تسخیر خود درآورد و در آن عمران و آبادانی صورت دهد. هرچه این انسان بتواند فرمولهای اساسی که خالق هستی طراحی کرده, براساس آنها گام بردارد و به اصطلاح طبق نقشه حرکت کند, توازن سفارش شده توسط خدا را که در سوره الرحمن فرمود «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿۷﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿۸﴾ رعایت نموده است. اما مشکل اینجاست انسان گاهی نسبت به خود خدا علم و شناخت کامل ندارد و گاهی علیرغم داشتن علم او را انکار می کند. گاهی حفظ این توازن برایش قابل پذیرش نیست و گاهی بدون علم از این خط قرمز عبور می کند. آنچه را که خدا در ۱۴۰۰ سال پیش به پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله وسلم» خبر داد اکنون و در عصر حاضر عینیت بیشتری یافته است. ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿۴۱ روم﴾. این فساد در برگبرنده هم فساد اخلاقی و اعتقادی است و بنظرم همه اعمال منحصر بفرد امتهای پیشین که به بهانه انجام آن نابود و محو شدند در عصر ما تجمیع یافته و رفتار انسان کنونی کلکسیونی از اعمال امتهای پیشین است. و هم فساد مادی و طبیعی و آنچه ما تخریب محیط زیست می خوانیم, است. و وعده خداوند است که گاهی از طریق آنچه دانشمندان انتقامهای طبیعت می نامند و دینداران دوست دارند عذاب الهی و یا تنبیه الهی بخوانند به انسان نهیب می زند که به کجا چنین شتابان و نا اگاهانه!

 


تا زمانی که انسان بر روی این تنها سیاره قابل حیات زندگی می کند خرابکاری او هم ادامه دارد و در نتیجه تنبهات الهی ( بعضا براساس تخطی انسان از قوانین طبیعی وضع شده توسط خدا و انتقام خود بخود طبیعت مانند آب بردن خانه ای در حاشیه رودخانه , انتشار گازهای گلخانه ای و گرمایش زمین و پیامدهای طبیعی آن) و بعضا عذاب الهی به منظور حذف و یا تعذب امتی که گاهی با درخواست انبیاء در برخی از امتهای گذشته نیز وجود داشته بروز می کند…. تا شاید انسان مسیر درست شناخت زندگی سالم و صالحانه و شناخت محیط بر همه عالم یعنی خدا را بشناسد. و قطعا و براساس آیات الهی راه شناخت خدا از تفکر و تعقل و تدبر در محیط زیست می گذرد. البته فراموش نشود در صورتیکه فسادهای اخلاقی و عقیدتی اصلاح شوند و کاهش یابند و انسان مسیر انجام عمل صالح را طی کند قطعا برکات خداوندی نیز نازل می گردند. و نیازی نیست برکات خدا وندی بصورت مائده الهی باشند چرا که چرخش به موقع آب و بارش باران و تنظیم چرخه حیات از این نوع برکات پرثمر است. برکاتی که مقطعی نیستند و خود زایا و مداومند.

 

هرگاه کسی در حوزه محیط زیست سخنی می راند قطعا باید خداوند و نقش مدیریت و تدبر وی را فراموش نکند و سعی نماید محیط زیست و هستی را در چاچوب توازنهای تعریف شده وی بخواند. آنچه علمای دین دوست دارند که اراده الهی بنامند با آنچه که سایرین آنرا اسباب و علت و معلول و علم بخوانند اصلا در تعارض نیستند. چون هرکسی بخشی از « وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ کِتَابًا ﴿ نباء ۲۹﴾» و یا « وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿۵۹﴾» را درک کرده است.

 

آنچه مهم است بر اساس همین آیات خداوند هرگز عملی را که فاقد تعاریف درست و منطقی باشد انجام نمی دهد. اگر نسل امروز و علم بشر کنونی از پیش بینی زلزله و مکان وقوع آن نا آگاه است قرار نیست همچنان این نا آگاهی تداوم یابد,همچنانکه بسیاری از علوم آشکار شده جاری از دیدگاه گذشتگان محال می نمود. چرا خداوند خود وعده داده است که راه شناخت خداوند علم به آفاق و انفس است. بهرحال امید است هم جامعه علوم دینی و روحانیت محترم خود را بی نیاز و غنی از علم که بخش آشکار شده علم خداوند است نه علم بشر! بدانند و نه سایر عزیزان و اندیشمندان خود را از معارف دینی و قرآنی بعنوان چراغ راه سعادت بشر بی نیاز.

 

شاید حرکت ابر و چرخه آب از ناپایدارترین پدیده های سیاره زمین باشند, اما انسان با علمی که از خداوند آموخته است می تواند از مدتها قبل آنرا پیش بینی کند و محاسبه نماید و خبر دهد و این خبر نه از جنس غیب گویی است بلکه از جنس پی بردن به حساب و کتاب دقیق الهی برای همه چیز است. و قطعا حرکات جنبشی زمین نیز حساب و کتاب دارند چه ما آنها را عذاب الهی بدانیم و چه نوعی نعمت برای زایش و رویش در کره زمین. همچنانکه سیل از دیدگاه طبیعت بعلت جابجایی خاک و مواد معدنی و بجای گذاشتن آنها در دشت های مسیر موجب تقویت خاک و افزایش ثمرات و بهره بیشتر در کشاورزی است و همین سیل که ما با سد سازی افتخار داریم مسیر آنها را مسدود ساخته ایم! موجب تشکیل آبرفتها و دشت ها و جلگه های حاصلخیز شده است و همه باغات پر ثمر ما در حاشیه رودخانه ها ناشی از همین نوع فعال و انفعالاتی است که با نادیده گرفتن نیمه ارزشمند آن تنها نیمه ای را می ببینیم که ناشی از تخظی ما از تعاریف طبیعت و قوانین وضع شده الهی برای چرخه حیات ( تجاوز به طبیعت) است.

 

بهرحال خداوند به انسان علم آموخته است تا در برابر زلزله های شدید هم زنده بماند. شرق آسیا نمونه بارز برخورداری و عملیاتی نمودن این علم است و مسلمان زیر آوار مانده طبس و بم و رودبار نیز نتیجه برخورداری از این علم و عدم عملیاتی نمودن آن است. البته قصد خداوند را برای نابودی یک امت هیچ چیز جلو دار نیست.

 


اعوذوا بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا.
هرچه کنیم به خود کنیم گر همه نیک و بد کنیم

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد