یادداشت/یاور اسکات؛

فریاد بی صدای نابودی کانی بل از زبان "بل"

سرویس: فرهنگ و هنرکد خبر: 293500|22:30 - 1394/08/16
نسخه چاپی
فریاد بی صدای نابودی کانی بل از زبان "بل"
هرچند اکثر عموم مردم نیز با نابودی من مخالف هستند ولی این طرح به ظاهر روزی اجرایی خواهد گردید و میراث طبیعی هزاان ساله من به پایان می رسد...

به گزارشهزار ماسوله، هزاران سال است که مداوم و پیوسته از این دهانه خارج می شوم و در مسافت کوتاهی وارد رودخانه ای می شوم.

در دل رشته کوههایی در غرب ایران که اکنون به رشته کوههای زاگرس معروفند، با اراده خداوند که آبهای زیر زمینی این منطقه را در این مکان گردآوری کرده است واقع شده ام.

با حول و قوه الهی آب شرب سفره های زیر زمینی این منطقه در مجراهایی به حرکت در می آیند و و با طی کردن مسافتی طولانی در نهایت به یک جا جمع شده و از این مکان خارج می گردند.

در سالهایی که بارش زیاد باران در این منطقه شروع به باریدن خواهند گرفت این سفره ها پرآب شده و میزان آب شرب هم با عبور از مجراهایی زیر زمینی بیشتر و مضاعف شده و به صورت چشمه هایی کوچک و بزرگ که اکثرا به صورت فصلی خواهند بود پدیدار می شوند و در سالهای هم که با اراده حق تعالی این منطقه با خشک سالی مواجه شده باشد، آب شرب داخل سفره ها تقلیل یافته ولی جوشش آب شرب من که اکنون با دست اندازی های بشر به اسم کانی بل شهرت یافته ام و منجر به سکونتگاههایی روستایی همچون روستای هجیج با قدمت 1200 ساله در اطراف من شده است، با حکمت خداوند خشک و بی آب نشده ام.

هزاران سال که در این رشته کوههای زاگرس با جوشش آب فوران نموده ام آرامش خاطری را با هیچ دخل و تصرفی سپری کرده و منشا خیر و برکات زیادی برای زیست محیطی و بشر و مردم این منطقه بوده ام.

در هنگام جوششم در کمترین مسافت ممکن وارد رودخانه ای که سرچشمه آن نیز از کردستان است می شوم و در مسیر طولانی وارد منطقه ای دیگر که اکنون به کشور عراق نام گرفته است می ریزم.

در طول سالیان متمادی گذر احشام و حیوانات در کنارم و استفاده از آب شرب موجود در این دهانه، تنها چیزی بود که این مکان را نسبت به مکانهای اطرافم متمایز می ساخت و لذتی دوچندان را با استفاده حیوانات از این آب شرب، بهم اعطا می کرد.

با باز شدن پای بشر به اطرافم جهت شکار حیواناتی که جهت استفاده آب شرب موجود از این مکان گذر می کردند، منطقه امن موجود را به ناامن تبدیل کرد و حیوانات به دنبال آن کمتر در این مکان گذر می نمودند.

از آن به بعدگمان می رفت که این بشر مخل زیست محیط و نابودی ما قلمداد شودو در عین آنکه مانعی برای حیوانات جهت استفاده آب شرب می شد خود نیز از آن نهایت استفاده را با آب شرب و مواردی دیگر می برد.

پس از سالیان متمادی که این بشر این مکان را برای گذرگاه خود به مکانهای دیگر انتخاب کرده بودند من را به سبب آنکه اقوام ایرانی که به بابل معروف بودند و خدای آب آنان به نام بل بود اسم من را "بل" گذاشتند.

به دنبال آن اگر کسی از این مکان گذر می کرد به جوشش آب شرب در دهانه ام نظاره گر می شد و تا نام و آوازه ام در بین عام و خاص پیچیده شد.

سالیان دراز به همین منوال انسان با زندگی سنتی روزگار می گذراند تا زمانی که با ورود همین بشر به دورانی جدید که بنا به مراوده هایی که در بین خود رد و بدل می کردند، شاهد دست اندازی های بی شماری در محیط زیست شده ام.

جاده سازی و عبور آن در کنار دهانه بل ، احداث آسیاب، احداث واحدهای تولیدی آب معدنی و پرورش ماهیان سردآبی و حضور روزانه بیشمار مردم در این مکان از دست اندازی های آنان بود که هر روز را با نگرانی سپری و روزهای امن گذشته های دور مرا به ناامن تبدیل کرد.

میزان دست اندازی انسان را در این منطقه تا این حد که بتوانند از آب شرب موجود با بحران کم آبی استفاده نمایند خواهم پذیرفت، ولی در این اواخر با مراوده های جدیدی از آنان با احداث سد داریان در پایین تر از خودمتوجه شده ام که به نوعی من را که میراث طبیعی منطقه اورامان معرفی کرده اند ، نابود خواهم شد.

با دستگاههایی دهانه مرا تخریب و مسدود کردند وبا تعبیه دیدن مجراهایی جهت انتقال آب شرب به مناطقی بالاتر عملا نابودی مرا آغاز نمودند.

 تنها رودخانه کوتاه جهان نیز با میزان آبدهی بالایم شهرت یافته ام و از پدیده های طبیعی بسیار نادر اورامانات نیز محسوب می شوم کهاکنون نیازمند توجه و رسیدگی را دارم.

هرچند اکثر عموم مردم نیز با نابودی من مخالف هستند ولی این طرح به ظاهر روزی اجرایی خواهد گردید و میراث طبیعی هزاان ساله من به پایان می رسد، ولی به جهت انکه اگر من را به عنوان میراث طبیعی این منطقه قلمداد کرده اندچرا با مطالعات از قبل انجام گرفته در این منطقه با احداث سد داریان پی به نابودی من نبردند؟

معلوم نیست که پس از گذشت چندین سال از آغاز این سد، چرا وزارت نیرو، سازمان میراث فرهنگی و سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به فاجعه‌ نابودی من که پس از آب گیری این سد به وقوع می‌پیوندد، بی‌تفاوت بودند.

اکنون با پروژه‌ایی دیگر به نام پروژه‌ی «نجات‌بخش چشمه‌ی بل» به فکر جابجایی من روی آورده اند که هم طبیعت را رام کنند و هم پاسخگویی خود را از عدم نابودی توجیه کنند ،ولی آیا با انتقال من به مناطق بالاتر آب ذخیره پشت سد داریان با ارتفاعی بیش از 100 متر، فشار نفوذ به سفره های زیر زمینی را در پیش نخواهد گرفت؟

فریاد من اکنون نیز با بارش های زیاد در منطقه و پرآب شدن سفره های زیر زمینی و خروج آن در منفذهای هرچند کوچک ، را کسی نخواهد شنید.

باید به همه شما اعلام کنم که همان بشری که در هزاران سال پیش گمان مخل محیط زیست را داده بودم اکنون با این اقدامات نشان می دهد که طبیعت دیگر نمی‌زاید و پدیده‌ای به نام چشمه بل در منطقه اورامان دیگر نقش نمی‌گیرد.

 

یادداشت/یاور اسکات

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد