شهید ناصر سیفی

يادگار شاهو شهيد ناصر سيفي را از زبان همرزمش بشناسيم

کد خبر: 47366|16:47 - 1392/05/16
نسخه چاپی
يادگار شاهو شهيد ناصر سيفي را از زبان همرزمش بشناسيم
هزار ماسوله:شهید ناصر سیفی همیشه در کلیه عملیاتهای پاکسازی روستا ها و منطقه حضور فعال داشتند/ او همیشه آماده و گوش به زنگ بود کجا و چه منطقه ای قرار است عملیاتی شروع شود كه نفر اول باشد

به دگزارشهزار ماسوله : شهید ناصر سیفی فرزند عبدالصمد اهل شهر پاوه در سال 1359 با توجه به علاقه ای که به نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبر فرزانه داشت چون در ان زمان نظام نو پای ایران عزیز از طرف گروهک های ضد انقلاب وابسته به اجانب و دولت بعث عراق  مورد تهدید و تجاوز قرار گرفته بود وارد سپاه و بسیج شد . به طور شبانه روز به صورت فیزیکی و مسلحانه علیه متجاوزین و مزدوران بعثی فعالیت خود را آغاز نمود  ضمن اینکه وی کارمند اداره جنگلبانی (منابع طبیعی) بود اما احساس مسولیت او در برابر میهنش باعث شد به طور شبانه روز در سپاه و بسیج بماند.

 

فعالیت و انجام ماموریتهای محوله به باعث شد  بعد از مدت کوتاهی او را به عنوان مسول واحد بسیج سپاه پاوه انتخاب کردند که در آن زمان بسیج چندین ماموریت ویژه داشت:

1- جذب نیرو و اعزام آنها به جبهه های منطقه که در این زمینه تا آنجایی که موفق بودند تمام نیازهای جبهه اورامانات را از مرز مریوان تا مرز شهرستانهای جوانرود و ثلاث  تا حدود 95 درصد از نظر نیروی انسانی به وسیله نیروهای بومی تامین کنند که شهادت 600 نفر و جانباز و آزاده حدود 1000 نفری گویای این حقیقت می باشد.

 

2- ایجاد پایگاه نیروی مقاومت در تمام روستاهای اورامانات حتی در بعضی از روستاهای شهرستان مریوان و جذب نیرو های بومی مورد نیاز آن پایگاهها  با حضور شبانه روزی خود آنها را بسیار دلگرم نموده بود

 

3- اداره بعضی از محورهای عملیاتی به منظور کمک به سپاه  جهت حضور بیشتر آنها در محورهای مرزی . شهید ناصر سیفی با برخورد درست و خوش رویی و تعهد اسلامی و انسانی و اخلاقی که داشتند  تمام مردم منطقه و حتی شهرهای همجوار پاوه به او علاقه نشان می دادند و او را دوست و یاور خود می دانستند.

 

4- او احترام زیادی برای خواهران قائل بودند بسیج خواهران را برای اولین بار در استان کرمانشاه در شهر پاوه به منظور امداد پشت جبهه ها و کارهای فرهنگی اموزشی نظامی و برای ایجاد پلی بین خانواده ها و سپاه که کمتر خانواده ای بود عزیزانی در جبهه ها نداشته باشند تاسیس نمودند.

 

شهید ناصر سیفی  همیشه در کلیه عملیاتهای پاکسازی روستا ها و منطقه حضور فعال داشتند حتی بارها از طرف مسئولین و فرماندهان وقت سپاه  سرزنش می شدند که اقا سیفی ما بیشتر از پرسنل سپاه بیشتر به شما نیاز داریم شما نباید به ماموریت خطرناک بروید اما جواب این بزرگوار این بود با "خدا باش".

او همیشه آماده و گوش به زنگ بود کجا و چه منطقه ای قرار است  عملیاتی شروع شود او نفر اول می رفت هیچوقت به ما ها نگفت بروید عملیات می گفت برویم. حتی در شب شهادتش ما چند نفر  جهت گشت تامین جاده پاوه- کرمانشاه می رفتیم باز طاقت نیاورد و آمد و در کمین گروهک منحله ضد انقلاب دموکرات افتاد که با دو تن از یاران و هم رزمانش به نامهای احمد سلیمی و ابوبکر محمدی شهید و چند نفر زخمی شدند شهید سیفی در انجام فرایض دینی نماز و روزه در سخت ترین شرایط تعهد بسیار قوی داشت . نمازش را سر وقت می خواند و به نظر این بنده حقیر خداوند قادر و منان او را دوست می داشت  به عنوان مثال ایشان در ماموریت روستاهای منطقه مریوان بودند.

بنده مسول شب در بسیج بودم از بسیج و سپاه کرمانشاه  تماس گرفتند  یک نفر را برای سفر حج تمتع  معرفی کنید  همین امشب با مشخصات کامل بنده در فکر بودم  که خدا چه کسی را پیدا کنم  و اسمش را امشب  به بسیج سپاه کرمانشاه بدهم  ناگهان درب کمد میز شهید ناصر سیفی باز شد شناسنامه او را دیدم به خودم گفتم  چه کسی بهتر از او  از همه ما طاعات و عبادت بیشتری دارد  انشاالله ناراحت نمی شود و او را معرفی میکنم این کار را کردم  و خدای مهربان او را به خانه خود  که روحش هم خبر نداشت دعوت کرد شهید ناصر سیفی دوست و مورد علاقه  شهیدان  ناصر کاظمی حاج ابراهیم همت  دکتر حمید قاضی  فاروق مقصودی  طاهر عبدالله زاده  نجیب پیران ویسه مجید حاتمی - مرحوم انور احمدی و سایرین بود آنها همیشه جهت مشورت  با او به مرکز فرماندهی  بسیج می آمدند شهید ناصر سیفی آنقدر به نظام علاقه داشت  که خارج از وظیفه قانونی و منطقه ای خود به سایر محورهای عملیاتی  سپاه منطقه مریوان و جوانرود کمک می کردند.

در یک مامورت پاکسازی روستای منطقه کامیاران کردستان شرکت کرده بود خودرو او با چندبن پاسدار رو مین ضد انقلاب  رفت چندین نفر شهید و زخمی و خودرو او کاملا منهدم شده بود و به او گفتیم حاجی بعضی از این ماموریتها وظیفه نیست . جواب می داد  سرزمین ایران مورد تجاوز قرار گرفته دشمن ضد انقلاب روی خاک وطن من راه برود آن وقت من بگویم وظیفه من نیست برادران مرگ بهتر است برای من تا این جمله را بگویم من و شما وظیفه داریم تا آخرین قطره خونمان از سرزمین  و وطن خود دفاع کنیم  انشا الله برادران روزی خواهد رسید  در داخل مرزهای ایران سربلند پای ضد انقلاب وجود نداشته باشد.

 

قسمتهايي از خاطرات همرزم شهيدسيفسي سردار مختار رحمانيان

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد