تاريخ سياسي اورامان

کد خبر: 119067|19:58 - 1392/10/21
نسخه چاپی
تاريخ سياسي اورامان
تعریف نظری اورامان : عمادالدین دولتشاهی در کتاب کوههای ناشناخته اوستا چنین آورده استطایفه اورامی ها که اهورائی نامیده می شدند رفته رفته نام اهورائی به اورامی مبدل گردیده است .
به گزارش خبرنگار هزار ماسوله و به نقل از نودشه كلوپ

تعریف نظری اورامان : عمادالدین دولتشاهی در کتاب کوههای ناشناخته اوستا چنین آورده استطایفه اورامی ها که اهورائی نامیده می شدند رفته رفته نام اهورائی به اورامی مبدل گردیده است .

تعریف عملی اورامان : ماموستا حاج ملا زاهد ضییایی ، مدرس ، مجتهد پاوه ای الاصل در تاریخ 4/6/1360 می فرماید :

چیزی که به نظر لازم است لفظ ‹‹ هورامان ›› نوشتن آن کلمه به اورامان اشتباه است زیرا اصلا این واژه به زبان محلیخود هورامان یعنی بلند شده برآمده است . چون اطراف این منطقه از هر طرف چه ژاوه رود و چه جوانرود و چه شهر زورو چه مریوان همه از لحاض اقلیمی پست تر می باشند .( البته باید متذکر شد از آنجا که در تمامی منابعی که به دستنگارنده رسیده لفظ هورامان را به صورت اورامان نوشته بودند نگارنده نیزاین واژه را در کل تحقیق به همینصورت یعنی اورامان به کار برده است)

 

ادبیات تحقیق :

 - در کتاب نورالانوار نوشته شیخ عبدالصمدی از نام شاعران و به ویژه نامداران دینی اورامان همراه با اشعار و سخنان و تحولاتدوران زندگیشان یاد شده است . تاریخ این شاعران و نامداران دینی به چهارصد سال پیش بر می گردد .

- دفاتر دستنویس اهل حق که شامل ‹‹ دفتر بزرگ ›› ، ‹‹ دفتر یارسان ›› و ‹‹ دفتر سرانجام ›› در این دفاتر چنین آمده استکه سلطان اسحاق در سال 578هجری در روستای دودان ( یکی از روستاهای اورامان لهونی شمالی ) دیده به جهان گشوده و در این محل ارشاد و تبلیغ خویش را آغاز کرده است .

- در فرهنگ انجمن آریایی ، انتشارات تهران در سال 1288 هجری واژه های ( ئاورامن = آورامن ‌) ،( ئاورامین =آرامین ) آمده است .

- در تاریخ شرفنامه نوشته امیرشرف خان بدلیی چنین آورده است که در زمان مامون بیگ اردلان – همزمان با حکمرانی امیر سعیدجیاشا در اورامان ‌( 597 –699 ) که متصرفاتش را بین فرزندان خود تقسیم می کرد بخشهای زلم ، نوسود ، شمیران ،هاوار و گل عنبر اورامان نصیب بیگه بیگ می شود .

- ئدموس در کتاب کورد ، ترک و عرب ، از جاف و اوارمیها سخن به میان آورده و نام روستاها و مناطق مختلف اورامان را بیان می کند .

- در میژوی ئه دبی کوردیی ( تاریخ ادبیات کردی ) نوشته ماموستا علاالدین سجادی آمده است که کورد و گوران ( مقصود اورامیها )هر دو در اصل و ریشه یکی بوده اند . معنای لغوی کرد ، کوچ کننده و معنای گوران ، مقیم وساکن روستا از آن یاد شده است .

محدودیتهای تحقیق:

1- نبود منابع نوشتاری لازم و کافی برای تهیه یک تحقیق کتابخانه ای جامع .

2 – عدم اطمینان به گفته و سخنهای ریش سفیدان در مورد زمان وقوع رویدادها که اغلب از تاریخ دقیق وقوع آنها به دلیل کهولت سن و ضعف حافظه بی اطلاعند .

3 – کم کاری در زمینه ثبت وقایع و رویدادها ( شامل ، زمان ، مکان و محتوای رویدادها ) از سوی افراد آگاه .

فصل اول : جغرافیای اورامان

اورامان در کردستان ایران :

1- اورامان لهون : شمالی به مرکزیت نوسود جنوبی به مرکزیت پاوه

 2- اورمان تخت

 3- اورامان دزلی و شامیان

 4- اورامان رزاب و گمره

 5- اورامان ژاوه رود و گا وه رود

بخش بزرگی از اورامان لهون اکنون در استان کرمانشاه و بخش دیگر آن در کشور عراق قرار دارد. اما چهار اورامان دیگر در استان کردستان واقع شده اند .

روستاهای تابع پنچ اورامان به ترتیب عبارتند از :

1- اورامان لهون شمالی به مرکزیت نوسود : روستاهای تابعه آن بین دو کشور عراق و ایران قرارگرفته اند . روستاهای واقعدر کشور عراق : ده ره مه ر ، هانه ی دن ، سه رگه ت ، گولپ ، باخه کون ، گه چینه ، نارنجله ، بنجه و ده ریی ، ده ره قه یسه ر، خارگیلان ، خه ریانی ، دگاشیخان ، به لخه ، دیکه ، هانه نه وتی ، سوسه کان ، تاویره ، هاوار ، هه وا ره کون ، ده ره تفی ، گرییانه، ته ویله و حلبجه ، روستاهای واقع در ایران : هانه گه رمله ، که یمنه ، بیدرواس ، دزاوه ر ، نودشه ، هه جیج ، وه زلی ، نه روی ،شوشمی سه رینه ، شوشمی وارینه ، شیخان ، نه یسانه ، قه لاگا ، خه ندانکه ر ، شینه ، دواو ، به له بزان ، ده رموور ، ته لووکی ، دودان

2-1 اورامان لهون جنوبی به مرکزیت پاوه : روستاهای تابعه آن : خانه گا ، نوریاو ، نجار ، بنده ره ، گرال ، دشه ، دووریسان ،سه رکران ، نه وسمه ، شمشیر ، سه ریاس ، داریان ، شه ره کان ، ته شار ،

2- اورامان تخت به مرکزیت روستای اورامان ( به اصطلاح محلی شاری هه ورامان ): روستاهای تابعه اورامان تخت : بلبه ر، ژیوار ، که لجی ، ناوه ، نوین ، ده ل ، ده له مه رز، زوم ، ئه سپه ریز ، ده شته قه لبی ، زه وه ن ، جولاندی ، بل به ر ، هه باساوا، ده ره کی ، ده مه یه و ، تولده ره ، سه رنژمار و ( بانی بنوک واقع در عراق )

3- اورامان دزلی و شایان به مرکزیت دزلی : روستاهای تابعه اورامان دزلی و شایان : باراماوا ، زه لکه ، زه که ریان ، قه لاجی، قه لاگا، تفیله ، تازاوا، ئه حمه ئاوا ، ده ری شاران ، نژمار، وه ره نا خی ، مرگه ، گورگه یی ، تیژ تیژ ، تاله وه ران ، خوشاو ، که لاتی، یسیاوه ، گزه رده ره ، سووره بانه ، سیوه ر ، دادانه ، وشکینه ، و ( ئیلانی ، هانه وقولی ، زه لم واقع در عراق )

4- اورامان رزاب و گمره به مرکزیت رزاب و خان : روستاهای تابعه اورامان رزاب و گمره : که راوا ، دیوزناو ، هالمان ، ( آلمان ، آلمانه )

5 – اورامان ژاوه رود و گاوه رود مرکزیت آن مشخص نشده است .روستاهای تابعه اورامان ژاوه رود و گاوه رود : مازیین ،بوریده ر ، چه شمیدر ، بیساران ، هه رسین ، ئاریان ، ژنین ، پایه گلان ، گه واز ، ئاویهه نگ ، نییه ر ، میراو ، ته نگیبه ر ، سه ر ریز، پالنگان ، ژریژه ، هانه و حسن به گی ، دیکانان ، که کلیاوا ، سه رومال ، لویش ، گه لین ، وسی ، تاودولاو ، هه شه میر

فصل دوم سابقه تاریخی اورامان

الف ) قدیمی ترین اقوام ساکن در منطقه اورامان :

سابقه تاریخی اورامان آن طور که در کتب مقدس دینی و منابع معتبر تاریخی بر آمده است به گذشته های دور بر میگردد. مورخین در تعیین سرحدات لولوبی ها یا لولوها که آنان را اجداد لرها نیز شمرده اند و مرکز آنها شهر زهاب در شمال غربی شهر کرمانشاه بوده استو سابقه آنها به 2500 سال قبل از میلاد باز می گردد . در مشرق زیستگاه لولوبی ها از هاشمار و هارهار ( خارخار ) و هالمان = نارمان نام برده اند. نارمان را ولایت کنونی هورامان ( اورامان ) دانسته اند ؛ هالمان ( آلمان ، آلمانه ) اکنون نام یکی از روستاهای رزاب است که سلطان نشین بوده است. پروفسور سپایزر می گوید : قوم گوتی ( کوتی ، گورتی ) کردی از جماعت زاگروس است که از لحاظ نژاد به سامی شبیه نبوده و مسلما از اقوام آریایی هستند، تعداد زیادی از این نژاد در اواسط اول و دوم هزاره پیش از میلاد در ناحیه زاگروس دیده شده اند .به همراه گوتی ها باید از لولوبی ها نیز بحث به میان آید چراکه در کنار هم در منطقه کردستان زندگی کرده اند . به هر صورت آگاهی و اطلاعاتیکه درباره اقوام گوتی و لولوبی موجود است بسیار محدود می باشد و همین اخبار محدود نیز به گفته همسایه های آنها ( ایلامیها ، سومریها ، بابلیها )به دست آمده است . به عنوان نمونه به گفته کریشمن در هزاره سوم قبل از میلاد در بین اقوام گوتی و لولوبی زن به عنوان بزرگ و معتمد بوده و بیشتراوقات به عنوان فرمانده لشکر ایفای نقش می کرد و دلیل آن این بوده است که مادر به عنوان رب النوع زمین ، بر و بحر ، برف و باران می دانستند .اورامان زیستگاه قوم گوتی بوده است و از نظر زبانی گوتی ها زبان مستقل داشتند و این زبان ، زبان آریایی بوده است . اما به دلیل برخوردهایی که گوتی هابا اقوام همسایه خود داشته اند از جنگ و خون ریزی گرفته تا مبادلات تجاری همان گونه که کریشمن می گوید زبان بابلیها و ایلامیها رانیز به صورت مرکب بازبان خود به کار می بردند . تسلط گوتی ها را 124 سال نوشته اند و پایتخت آنها را شهر ‹‹ ارپها ›› نزدیک کرکوک دانسته اند . سرانجام آخرین پادشاه گوتی‹‹ تیریگان ›› ( تیریگان شهری در جنوب دریاچه زره بار ، شمال اورامان رزاب بوده ) چهل روز بیشتر سلطنت نکرده و به دست ‹‹ اوتون لگان ›› پادشاه شهر ارخسورمری از پای درآمد .( منطقه سورمر (سومر ) اکنون به منتهی الیه محل غربی ثلاث جوانرود گفته می شود که زیستگاه زمستانی ایل ولدبیگی بوده است .‌‌‌)از آثار به جای مانده از قوم گوتی می توان به نقوشی که درمنطقه سرپل ذهاب بر روی سنگ کندکاری شده است اشاره نمود .

ب) اعتقادات مردم اورامان پیش از ورود اسلام به این منطقه و قباله های اورامان اعتقادات اورامیها پیش از اسلام برگرفته از تعالیم زردشت پیامبر بوده است .تلاش زردشت به منظور اشاعه پرستش اهورامزدا – اهور به معنی سرور و مزدا به معنی خرد و فرزانگی – پروردگار یکتا و قادر و توانا بود .جهان بینی زردشت به دو قسمت متفاوت تقسیم می شد . اصل خیر و نیکی ( سپنتامینو ) به معنی مقدس و اصل زشتی و بدی ( انگرمینو ) به معنی ناپاکی و پلیدی بود. زردشت انسانها را به پیروی از سه اصل اخلاقی ، پندار نیک ، گفتار نیک ، و کردار نیک فرا خواند تا سعادت دنیوی و اخروی نصیبشان شود .

یکی از پژوهشگران زمان تولد و مرگ زردشت را یکی از این تاریخها می داند : 630 تا 553 ق . م. ، 628 تا 551 ق .م. ، 618 تا 541 ق . م. علاوه بر این، تاریخهای دیگری را نیز حدس زده اند .

به گفته محمد امین اورامی ( مؤلف کتاب میژووی هه ورامان ) اگر به عقیده و باورهایی که در بین اجدادمان ( اورامیهای پیش از اسلام ) رواج داشته اندنگاهی گذرا داشته باشیم ، چگونگی شیوه زندگی دینی و دنیایی آنها برایمان روشن خواهد شد یا حداقل در مسیر آشکار ساختن آن خواهیم توانست گام برداریم .نزدیک به پنجاه سال پیش یا بیشتر در منطقه اورامان لهون که بخش نسبتا بزرگی از آن جزء کردستان عراق محسوب میشود وجود آتش را مظهر روشنایی و پاکی و سعادت و عدم وجود آن رانشانه ظلمت و بدبختی می دانستند . در آنجا آتش داخل آتشدان خاموش نشده و یا اگر ضعیف شده باشد هرگزخاموش نشده است . در بین مردم آنجا چنین رسم بود که نبایستی آب بر سر آتش و شعله درون آتشدان بریزندیا آب دهان یا هر چیز کثیفی به داخل آن ریخته شود.یا زمانی که شخص فوت می کرد می بایست به مدت هفت شبانه روز درجایی که جسد مرده را شسته بودند آتش روشن می کردند یا سه گره ای که در شالی که مردان اورامی به کمر می بندند یادگار سه اصل اخلاقی است که در آیین زردشت آمده است . پندارنیک ، گفتار نیک ، و کردار نیک .در میان تمامی عقاید و باورهای اورامیها پیش از اسلام از همه مهمتر بایستی به جشنهای اورامان تخت اشاره کرد تا به امروز به همان شکل و رسوم اولیه برگزار میشوند که عبارتند از :جشن پیر شهریار ، جشن کومسایی و جشن توشه که در پایین چگونگی برگزاری جشن پیر شهریار به عنوان نمونه اشاره خواهد شد :

جشن پیر شهریار :

35 روز مانده به آخر سال اورامیهایی که در روستای اورامان ساکن اند جشن پیرشهریار را هر ساله به مدت سه روز درمنزل شخصی پیرشهریاربرگزار می کنند. غذایی که در این جشن تناول می شود همان غذایی است که در زمان خود پیر شهریار بوده که عبارت از گوشت و بلغور می باشد .در اولین روز بهار هر کس به اندازه تواناییش گوسفند باشد ، بره یا گوساله نذر پیر شهریار می کند که این کار به منظور فراهم آوردن امکانات لازم برای برگزاریجشن می باشد . سپس حیوانات را به مسئولین برگزاری جشن می سپارند تا حیوانات در مرتع ویژه پیر شهریار ( جاره لوی ) که در محلی به نام ‹‹ مله مارفا ››می باشد پرورش یابند . البته در این محل باغ گردویی نیز وجود دارد که گردوهای این باغ روزی قبل از برگزاری جشن در بین اهالی تقسیم می شوند که به منظورآگاه نمودن مردم از برگزاری جشن در فردای آن روز انجام می پذیرد .بچه ها در اولین چهارشنبه ( از سی و پنج روز مانده به آخر سال ) صبح زود شروع به گردش در روستا می کنند و با صدای بلند فریاد می زنند ‹‹ کلاو روژنه ››که به معنی روزنه بام است هر کسی که صدای آنها را می شنود هر چیزی که در آن لحظه دم دستش باشد از گردو ، مویز ( انگور سیاه خشک شده ) انجیرخشک گرفته تا دانه گندم آب پز آنان را بی نصیب نمی گذارند .

یکی از نوادگان ‹‹ هالیشا ›› ( نام اولین شخصی که برای اولین بار حیوانات نذری پیر شهریار را سر بریده است ) شروع به سربریدن تمامی حیوانات نذری می کندو خود قسمتی از جگر یکی از حیوانات را برای خویش کنار می گذارد . پخش نمودن گوشت حیوانات در بین اهالی روستا بدین صورت است که هر طایفه ای که اولینبار در دوره خود پیر شهریار چه نوع گوشتی نصیبش شده باشد هم اکنون نیز از همان نوع گوشت بهره مند می شود و قسمتی از گوشت نیز همزمان با برگزاری جشن مصرف می گردد .

اما بلغور ، مواد لازم برای تهیه بلغور از تمامی خانواده های ساکن در روستای اورامان به وسیله گردانندگان جشن فراهم می شود تا اینکه دیگ بزرگی از بلغوردرغروب روز پنچ شنبه آماده شد و بین مردم تقسیم می شود .

مردها در خانه پیرشهریار که سه روز از سال در این خانه باز می شود گرد هم می آیند در آغاز مردها به دو دسته تقسیم می شوند سپس دو گروه بهنوبت شروع به ‹‹ هه لپه رکی ›› ( نوعی رقص محلی ) می کنند . بعد از هه لپه رکی نشسته و شروع به غذا خوردن می کنند.

به هر حال حفظ و نگهداری آداب و رسوم پیشینیان دربین اورامیها به همان شکل و رویه گذشته موجب محکم شدن و استواری این باور در ما می شودکه نواحی مختلف اورامان بهتر از دیگر مناطق کردستان توانسته اند باورهای دیرینه خود را حفظ کنند. البته بدون شک این مسئله به دلیل کوهستانیو صعب العبور بودن منطقه اورامان بوده است که موجب گردیده ارتباط آنها با دیگر مناطق کمتر باشد .می توان گفت که یکی از دلایل دیرتر مسلمان شدن مردم منطقه اورامان همین کوهستانی بودن منطقه اورامان بوده است .

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد