آیندۀ کرونا مجهول است/مسئولین مردم را به‌وقت قرنطینه نکردند/ کرونا وضع مساجد و جمعه و جماعت ما را کم‌رنگ کرد

سرویس: اجتماعیکد خبر: 298485|15:42 - 1399/02/27
نسخه چاپی
 آیندۀ کرونا مجهول است/مسئولین مردم را به‌وقت قرنطینه نکردند/ کرونا وضع مساجد و جمعه و جماعت ما را کم‌رنگ کرد
پیام جمعه (۱۱) | ماموستا قادری در دهمین جمعه ای که نماز جمعه در پاوه اقامه نمی شود، از طریق اینستاگرام بصورت زنده با مومنین سخن گفتند

به گزارشهزار ماسوله، ماموستا قادری در دهمین جمعه ای که نماز جمعه در پاوه اقامه نمی شود، از طریق اینستاگرام بصورت زنده در سخنانی اظهار داشت: ماه رمضان همچنان که ماه رحمت و مغفرت و تهلیل و تسبیح و تراویح و تلاوت قرآن بوده و هست، ماه جهاد و مقاومت و قهرمانی و حوادث مهم و ارزشمندی در طول تاریخ بوده که هر یک خود کتابی هستند تا بدانیم مسلمانان صدر اول و بعد از صدر اول با زبان روزه چه کارهای مهمی کرده‌اند. برای نمونه به بعضی از حوادث رمضان اشاره می‌کنم.

 حوادث مهم رمضان

۱-نزول قرآن کریمدر ماه رمضان سال ۶۱۰ میلادی۲-پیروزی مسلمانان در جنگ بدردر رمضان سال دوم هجری۳-فتح مکهدر ۲۰ رمضان سال هشتم هجری۴-شهادت حضرت علی (رض)در رمضان سال ۴۰ هجری۵-وفات ام‌المؤمنین عایشه (رض)در سال ۵۸ هجری۶-فتح اسپانیابه دست خداپرستان و اهل دین در سال ۹۱ هجری۷-شکست مغول در عین جالوتدر سال ۶۵۸ هجری که بیش از ۲۵ سال دین و آیین مسلمانان را پایمال کردند و سرانجام جمعی از مسلمانان به دعوت علمای آن عصر در مقابل این جنایتکاران ایستادند و در سال ۶۵۸ هجری برای همیشه تاریخ آن‌ها را شکست دادند. امروز به ۴ حادثۀ اول اشاره می‌کنم و در هفتۀ آینده اگر عمر باقی بود به سایر حوادث هم اشاره می‌کنم.

حادثه اول: نزول قرآن کریم

اولین آیات قرآن کریم بنا به رأی علما و فقهای بزرگوار چون امام شافعی در ۱۷ یا ۲۴ رمضان سال ۶۱۰ میلادی در غار حرا بر پیامبر بزرگوار اسلام نازل شده است. نزول قرآن کریم یک انقلاب فرهنگی و یک حادثۀ مهم و عظیم در تاریخ اسلام و انسانیت و یک حادثۀ فکری و عقیدتی و مهم در تاریخ انبیا بوده است.

خداوند متعال در آیات ۵۷ و ۵۸ سورۀ یونس می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿٥٧﴾قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿٥٨﴾» ای مردم این قرآن کریم که ما آن را نازل کرده‌ایم، از یک‌سو موعظه و از سوی دیگر دارای احکام دیگری است و مردم را برای انتخاب راه درست راهنمایی می‌کند. این قرآن مایۀ شفا و رحمت و هدایت و تمام آن دارای خیروبرکتی است که انسان در زندگی لازم دارد. پس ای محمد (ص) قاطعانه به فضل پروردگار که اسلام است و رحمت خداوند که قرآن است تبلیغ کن.

به فرمودۀ بعضی از مفسرین فضل‌الله حضرت خاتم الانبیاء است و به‌عبارت‌دیگر فضل خداوند قرآن کریم است و رحمة الله حضرت رسول است که رحمةللعالمین است. وظیفۀ ما علما این است که هم باید تبلیغ کنیم و هم جایگاه و برنامۀ آن حضرت را ارج بنهیم و نسبت به آن پیامبر بزرگوار محبت داشته باشیم و خوشحال باشیم که خداوند متعال اسلام و قرآن کریم و پیامبر عزیز را به ما هدیه فرموده است.

حادثۀ دوم: پیروزی مسلمانان در جنگ بدر

بدر نام چشمه‌ای است فی‌مابین مکه و مدینه. پیامبر اسلام (ص) در ۱۷ رمضان سال دوم هجری به همراه ۳۱۳ نفر از اصحاب که چندان هم مسلح نبودند، در مقابل ۹۵۰ نفر از کافران تادندان‌مسلح در نزدیکی چاه بدر مقاومت و مبارزه نمودند. خداوند متعال می‌فرماید: ملائکه و فرشتگان را در آن روز به کمک حضرت محمدالمصطفی و یارانش فرستادم و این ۳۱۳ نفر بر آن ۹۵۰ نفر پیروز شدند و جمعی از کافران کشته و جمعی اسیر و جمعی هم فرار کردند. از میان اسیران دو نفر وابسته به پیامبر اسلام (ص) بودند. ۱-عباس عموی پیامبر اسلام (ص) ۲-ابوالعاص بن ربیع که داماد پیامبر اسلام (ص) و همسر خاتون زینب بود.

پیامبر اسلام می‌فرمایند: عباس عمویم را در میان اسراء دیدم که پیراهن نداشت اما به خاطر اینکه اصحاب تصور نکنند من بین اسرا تبعیض قائل هستم، به او لباس ندادم آن شب تا صبح ناراحت بودم.

با طلوع خورشید اسیران را آوردند و بعد از مشورت با اصحاب، رسول خدا (ص) دو راه را پیشنهاد کردند و فرمودند: هرکدام از اسرا که سواد دارند چند نفر از فرزندان مسلمانان را باسواد کنند و این دیه آزادی آنان است. اسیرانی هم که سواد ندارند باید به مکه پیام بدهند برایشان فدیه بفرستند. یکی از آن کسانی که به مکه پیغام فرستاد، دامادش ابوالعاص بود.

چند ورز گذشت و فدیه‌ها را آوردند و پیامبر اسلام (ص) ملاحظه فرمودند که ابوالعاص گردن بند زینب را به‌عنوان فدیه آورده است. حضرت به‌محض دیدن گردن بند ناراحت شدند و گریستند و فرمودند این گردن بند جهیزیۀ خدیجه برای زینب بود و به یاد همسر گرانقدرشان خدیجه (رض) و مظلومیت دخترشان زینب افتادند که نمی‌تواند به نزد پدر بیاید. اصحاب وقتی قضیه را فهمیدند دور پیامبر اسلام حلقه زدند و گفتند: ای رسول خدا (ص) اجازه دهید تا ما این گردن بند را برای زینب بفرستیم و شرایط جدیدی برای ابوالعاص قرار دهیم. شرط گذاشتند او را آزاد کنند اما به‌محض رسیدن به مکه زینب را آزاد کند و این‌ها همه درس و عبرت است برای ما

حادثۀ سوم: فتح مکه

در رمضان سال هشتم هجری پیامبر اسلام (ص) به‌صورت سری و محرمانه اعلام کردند باید به سمت مکه و فتح آن حرکت کنیم. یک نفر از اصحاب به نام حاطب بن ابی بلتعه قضیه را فهمید و نامه‌ای به مکه نوشت که پیامبر اسلام درصدد فتح مکه هستند. از آسمان برای پیامبر اسلام (ص) پیام آمد که جمعی همراه یک زن به مکه در حال حرکت هستند تا عملیات فتح مکه را برملا نمایند.

پیامبر بزرگوار (ص) حضرت علی (رض) را به دنبال آن‌ها فرستادند و آنان را در مسیر مکه غروب همان روز دستگیر کرد و نامه را از داخل موی سر آن زن در آوردند اما آن را باز نکردند. در مسجدالنبی نامه را گشودند و دیدند که نامه حاوی اطلاعات افشای عملیات فتح مکه است و اصحاب گفتند: الجاسوس یقتل جاسوس باید کشته شود. جواب این پیشنهاد را بعداً خواهم گفت.

پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در عملیات فتح مکه نیروها را تقسیم کردند اما خود از طریق مسیر راه مدینه به مکه به قبرستان قدیمی مکه وارد شدند. پیامبر اسلام در خیمۀ کوچکی در نزدیک قبرستان ابی‌طالب که برای ایشان آماده کرده بودند، چند رکعت نماز پیروزی خواندند و به مدت چند دقیقه رو به قبر همسر گرامی‌شان حضرت خدیجه (رض) ایستادند و به یاد روزی که این خانم با مال و زندگی و فکر و عقلانیت خود به پیامبر اسلام (ص) خدمت کرده است به فکر فرورفتند و از همسر خود یاد نمودند و بعدازآن نیروها از چهار طرف مکه به محلۀ حجون آمدند و به پیامبر اسلام ملحق شدند. حضرت خاتم در جلوی کاروان سوار بر یک شتر به سمت بیت‌الله به راه افتادند اما در طول مسیر سرشان پایین بود و فرمودند: به این خاطر سرم را پایین نگه‌داشته‌ام تا کافران مکه و کسانی که روزی مرا از شهرم بیرون کردند، با دیدن من دچار عذاب و شرمندگی نشوند و با این شیوه به مسجدالحرام رفتند و بت‌ها را شکستند و به مردم مکه فرمودند: «انتم الطلقاء» شما همه آزادید.

اما نسبت به حاطب که اصحاب خواهان مجازات مرگ برای او بودند، رسول گرامی اسلام فرمودند: حاطب در جنگ بدر که ما نیاز داشتیم با ما همکاری کرد و به احترام آن روز من از گناه او چشم‌پوشی می‌کنم؛ اما امروزه و در عصر ما اگر انسان ۵۰ سال صادقانه خدمت کند و یک‌بار دچار یک اشتباه شود، از او چشم‌پوشی نمی‌کنیم؛

پیامبر اسلام این صحابی که بزرگ‌ترین توطئه را علیه پیامبر اسلام و مسلمانان مرتکب شد، به خاطر حضور در جبهه بدر بخشیدند. این است حکمت و عظمت رسول خدا (ص)

حادثۀ چهارم: شهادت حضرت علی (رض)

از دیدگاه اهل سنت حضرت علی در ۱۷ رمضان سال ۴۰ هجری به شهادت رسیده است اما مورخان آقایان اهل تشیع معتقدند حضرت علی در ۱۹ رمضان سال ۴۰ هجری ضربه خورده‌اند. هرروزی باشد ما روی تاریخ نزاع نداریم. لازم است به عرض برسانم جماعتی تندرو بعد از جنگ صفین به نام خوارج از حضرت علی (ع) جدا شدند. خوارج گروه دینی تندروی بودند که داعش عصر ما فتوکپی آنان است. بعد از مدتی اعلام کردند و گفتند: نجات اسلام در ترور ۳ نفر است، ۱-علی بن ابی‌طالب ۲-معاویة بن ابوسفیان ۳-عمرُبن عاص و باید در ایام مبارکی چون شب‌های قدر و رمضان ترور شوند و ۱۷ رمضان را برای این کار زشت خود انتخاب کردند دو نفر از خوارج به دمشق و قاهرۀ مصر رفتند و ابن ملجم نامرد به کوفه آمد.

 امام علی (ع) در ۱۷ رمضان یا ۱۹ رمضان به مسجد کوفه رفت و بعد از وضو دستانش را بلند کرد و فرمود: «طلقت الدنیا ثلاثاً» پروردگارا تو شاهد باش دنیا را طلاق دادم به طلاق ثلاثه و هیچ‌گونه عشق و تعلقی نسبت به دنیا ندارم. به مسجد داخل شد و درحالی‌که دعا می‌کرد عبدالرحمان ابن ملجم با خنجر به پهلو و کمر آن بزرگوار زد (البته در روایت این موضوع اختلافاتی وجود دارد ولی قول مشهور این است که شمشیر بر سر و پیشانی آن بزرگوار وارد شده است) و به زمین افتاد و در این لحظه فرمود: «فُزتُ وَ ربِّ الکعبه» قسم به خدای کعبه رستگار و به فیض و فوز رسیدم.

در آن لحظه ضارب را گرفتند و حضرت علی (ع) را به منزل بردند. آن جوانمرد درحالی‌که فرزندانش دور او را گرفته بودند، فرمود: اگر حالم خوب شد او را خواهم بخشید اما اگر به‌واسطۀ این ضربه از دنیا رفتم، شماها به‌عنوان اولیای دم می‌توانید هر تصمیمی را بگیرید. این‌ها درس و عبرت و وفا و فضل افراد بود که به آن‌ها اشاره کردم. ما این درس‌ها را از مدرسۀ رمضان یاد گرفته‌ایم.

  وبای کرونا در دنیا

خدای بزرگ و مهربان در سورۀ نازعات بحثی را در خصوص بلندپروازی و طغیان فرعون برای ما آورده که در آن درس و عبرت است. می‌فرماید: «فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ﴿٢٣﴾فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ﴿٢٤﴾فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾آن فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَىٰ ﴿٢٦﴾» فرعون مردم را جمع کرد و گفت: ای مردم موسی می‌گوید خدایی بالای سر ما وجود دارد. اعلام می‌کنم تنها من خدای شما هستم و غیر از من خدای دیگری نیست. خدای موسی (ع) در مقابل این طغیان و خودخواهی فرعون، با او برخورد تندی کرد. این برخورد پروردگار با فرعون درسی است برای انسان‌ها که از خدا و قیامت بترسند.

عزیزان من؛طغیان، غفلت، ظلم و بی‌رحمیچهار مصیبت و جریمه هستند که در هر جامعه‌ای حاکم شوند سبب برخورد الهی با آن جامعه خواهد شد. بعید نیست این درد که بیش از ۵ ماه است در دنیا و بیش از ۳ ماه است در کشور ما شیوع یافته انتقام پروردگار نباشد.

تا امروز ساعت ۳۰: ۱۱ تعداد ۴ میلیون و ۵۲۵ هزار نفر به ویروس کرونا در دنیا مبتلا شده‌اند و ۳۰ ۳ هزار نفر هم فوت کرده‌اند که بیشترین آمار ابتلا مربوط به امریکا با بیش از یک‌میلیون نفر مبتلا است و تا این لحظه در آمریکا ۶۰ هزار نفر بر اثر کرونا فوت کرده‌اند. بعد از امریکا، اسپانیا و روسیه و انگلیس قرار دارند و این‌ها مصائبی هستند که در دنیا روی داده است. در مملکت ما هم هرچند مسئولان زحمت زیادی کشیده‌اند و ما همیشه از آنان تشکر کرده‌ایم اما آمار مبتلایان روبه فزونی است؛ و دو مسئله باعث آن شده است اول اینکهمسئولین مردم را به‌وقت قرنطینه نکردند؛و دوم اینکهمردم کما هوالحق مسائل؛ و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت ننمودند؛ و الآن شاهدیم که استان کرمانشاه و کردستان و شهرهای روانسر و جوانرود و پاوه و ثلاث با مشکل جدی روبرو هستند.

از طرف دیگروضع مساجد و جمعه و جماعت ما کم‌رنگ و بی‌رونق است. ما در مسجد قبا و با حفظ شرایط ازجمله اینکه هر کس در منزل خود وضو بگیرد و به هنگام ورود به مسجد از ضدعفونی‌کننده استفاده نماید و در مسجد هم فاصله یک و نیم متری را رعایت کند، هیچ‌گاه جماعت را تعطیل نکرده‌ایم اما جماعت ما کم‌رنگ است و حدود ۲۰ نفر مرد و ۵ زن در جماعت شرکت می‌کنند و در رمضان تنها ۲ نفر به جماعت ما اضافه شده است؛ و این می‌رساند که مردم در ماه رمضان از مسجد استقبال نکرده‌اند و این خود تأییدی است بر این موضوع که وضع زندگی مردم از هر حیث خوب نیست.

ولی خداوند را شاکریم ما در مکتب اسلام و در مدرسۀ رمضان درس صبر و قناعت و توکل و همکاری یاد گرفته‌ایم. امروز وضع دنیا به گونه دیگری است ولی علیرغم مشکلات باید بگوییم گرفتاری مبتلایان ما از اروپا و امریکا که خود را متمدن و مترقی می‌دانند کمتر است.

برای نمونه عرض می‌کنم امروز یکی از شبکه‌های ماهواره اعلام کرد منهای مبتلایان و متوفیان ناشی از کرونا در امریکا، یک‌میلیون نفر نیز در اثر نبود معیشت و جیب خالی و از دست دادن کار و شغل دچار بیماری روانی و فکری شده‌اند و هرروزه چندین نفر خودکشی می‌کنند زیرا در آنجا خبری از دعوت به صبر و توکل و قناعت نیست.

امروز شهر سامرا و شهرهای سوریه را در تلویزیون دیدم که داشتند برای همنوعان خود نان و امکانات تهیه می‌کردند. در ایران ما هم این کار با شدت بیشتری در حال انجام است. این لطف خداوند نسبت به ماست اما نباید به این وضع موجود قانع باشیم و باید بیش از این برای فقرا و نیازمندان جامعه قدم برداریم.

 وظیفه ما امروز و فردا

رسول گرامی اسلام در حدیثی که علمای اسلام آن را معجزۀ پیامبر اسلام می‌دانند، فرموده‌اند:«ستکون فتنةٌ صماءُ؛ بکماءُ؛ عمیاءُ مَنْ اشرَف علیها استشرف لَهُ»روزگاری خواهد آمد که انسان‌ها از شنیدن حرف کر، لال و کور می‌شوند. هر کس به سمت آن جریان برود گرفتار خواهد شد. در آن عصر اثر زبان از شمشیر بیشتر است. حتی در بعضی روایات می‌فرمایند: «وقْع اللسان فیها اشدّ من وقْعِ السیفِ» خلاصه جریانی در جامعه حاکم خواهد شد انسان‌ها در مقابل آن کر و لال و کور می‌شوند و از محتوا و فهم آن عاجزند.

جامعه‌شناس معروف آمریکایی به نام تافلر کتابی دارد به نام موج سوم که بارها چاپ شده و اکنون در دسترس و به زبان فارسی هم ترجمه شده است. بنده این کتاب را مطالعه کرده‌ام، اگرچه تافلر فردی آمریکایی و مسیحی است اما پیامبر عزیز ما می‌فرمایند: شعر لبید که در خصوص توحید سروده است جای تقدیر دارد درحالی‌که لبید فردی غیرمسلمان بوده است. پیامبر عزیز (ص)، ما را وادار کرده است سخنان زیبا را بشنویم و قبول کنیم؛ حال گوینده هرکس می‌خواهد باشد.

تافلر می‌گوید: جهان دو دوران سنتی و صنعتی را گذرانده است. به‌عبارت‌دیگر موجی در دنیا به نام موج سنتی حاکم بود که مردم در دوران سنتی به‌وسیلۀ کشاورزی و دامداری امرارمعاش می‌نمودند اما اکنون آن موج فروکش کرده است. موج صنعت آمد و آن موج سنتی را از بین برد. در ادامه می‌گویدموج سوم موج الکترونیک است.این موج بسیار خطرناک است و موج صنعتی را تحت‌فشار قرار می‌دهدو در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ میلادی شاهد این موج خواهید بود؛ کهامروزه شاهد آن موج که در حقیقت فضاهای مجازی هستند، می‌باشیم که دنیا را تحت سیطره خود دارند.

فضاهای مجازی خانه‌ها و خانواده‌های ما، بازار، اقتصاد درواقع همه‌چیز ما را تحت‌الشعاع خود قرار داده و دنیا را متحیر کرده‌اند.در مملکت ما و در منطقۀ کردنشین ما مردم جامعه در مقابل این موج به سه بخش تقسیم شده‌اند. ۱-گروهی تسلیم محض موج سوم هستند۲-افرادی که بدون دلیل با مخالفت کورکورانه جلو این موج ایستاده‌اند. ۳-جمعی از متدینین و اهل دین و قلم که با حفظ مرز عقیده و باور با این جریان همگام هستند. این گروه سوم می‌توانند پیروز و موفق باشند. هم در طول موج سوم حرکت می‌کنند و هم عقیده و باور و مرز عقیدۀ خود را حفظ می‌کنند.

بنده عرض می‌کنمآیندۀ کرونا مجهول استاما روزی تمام می‌شود.بعد از تمام شدن کرونا با توجه به اینکه اقتصاد ممالک دچار مشکل شده و معیشت مردم و سیاست مسئولین و فرهنگ و بخصوص دین دچار مشکلات شده است، قطعاً شاهد حرکاتی خواهیم بودو باید از همین امروز آمادگی داشته باشیم مردم متدین ما از حیث دیانت به انحراف کشانده نشوند.

همه میدانیدجمعه و جماعت ما تعطیل است و اگر هم تعطیل نباشد کم رونق است. مرگ مردم عادی شده است، مراسم برای فوت‌شدگان ما فراموش شده لذا باید از همین امروز آستین‌ها را بالا زده و به فکر باشیم که چکار کنیم.

قبلاز انقلاب موجی در ایران حاکم بود و بعد از انقلاب هم موجی دیگر حاکم شد. ۸ سال جنگ بود و توقع مردم به‌نوعی پس از جنگ در میان مردم توقع دیگری فراهم شد. در دهۀ ۸۰ مملکت ما نوعی بود و در انتخابات حتی در قضیه بنزین شاهد فعل‌وانفعالاتی بودیم و دیدیم چه حالاتی پیش آمد. عقیده من این است بعدازاین حادثۀ وبا و با این وضع جامعه دچار تأثیر خواهد شد.لذا ما باید صبر داشته باشیم. نظر متخصصان و پزشکان را قبول کنیم و با مسئولینی که در کار خود صادق هستند، همکاری کنیم و به نصیحت رهبران دینی توجه و دعای خیر را فراموش نکنیم.

آخرین جملۀ من در خصوصابراهیم ادهماست.

ابراهیم ادهم متولد سال ۸۰ هجری وهم عصر امام ابوحنیفه که یکی از خواص و عرفای اسلام است روزی سوار بر کشتی بوده است. امواج کاری می‌کنند که کشتی و افراد داخل آن داشتند نابود می‌شدند. همه شروع به شیون و داد و فغان و دعا می‌کنند. ابراهیم ادهم هم آرام داخل کشتی نشسته جمعی از مسافران به نزد او می‌روند و می‌گویند تو که عارف و خداشناس هستی به درگاه پروردگار دعا کن تا از این بلا و مصیبت رهایی یابیم. او دستانش را بلند می‌کند و می‌گوید:«اللّهُمَّ اَرَیتَنا قُدرتک فَاَرِنا رحمتک»الهی قدرت خود را در این کشتی به ما نشان دادید. ما بندگان ضعیفی هستیم تقاضا داریم رحمت خود را هم به ما نشان بدهید. بعد از این دعا، امواج برطرف و مسافران نجات یافتند.

ما هم می‌گوییم الهی با این وبا و ویروس به بشریت نشان دادی تو دارای قدرت و ما بی‌قدرت و ضعیف هستیم. اللهم ارنا رحمتک اللهم ارنا رحمتک اللهم ارنا رحمتک

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد