به گزارشهزار ماسوله، در این نشست که بیش از 40 نفر از کودکان و نوجوانان شرکت کرده بودند، 10 نفر از آنان به ارائه و معرفی کتابهای مورد علاقه پرداختند که در ادامه شرح مختصری از این 10 جلد کتاب ارائه می شود.
1-کتاب: علوم ترسناك نویسنده: نيك آرنولد معرفیکننده: محمد ولدبيگي
ناشر: پيدايش سال نشر: 1390 موضوع: بدن انسان
متن معرفي:
مجموعه علوم ترسناکی،مجموعه¬ای بسیار جالب و شگفت انگیز درباره¬ی علوم مختلف است که تاکنون 54 جلد ازآن منتشر شده است.این مجموعه سعی دارد با زیباترین داستان¬های علمی و جذاب¬ترین روش¬ها نکات ریز علوم مختلف را برای کودکان و نوجوانان مطرح کند.
نویسنده¬ی این مجموعه جذاب نیک آرلوند و مترجم هرجلد محمود مزینانی،گیتا حجتی و...می¬باشند.
نویسنده در هر جلد در مورد یک شاخه از علوم صحبت می¬کنند،عناوین کتاب بسیار متنوع انتخاب شده¬اند.
مانند:نورهای ترسناک،گوارش نفرت انگیز،حقایق هولناک درباره¬ی زمان،گیاهان شرورو...
نویسنده در هر جلد کتاب حقایق علمی را با طنز وروش¬خاصی تشریح کرده است.مثلا در جایی با یک مرده¬ی در حال تجزیه صحبت کرده و یا در کتابی درباره¬ی مومیایی¬ها و طرز مومیایی کردن خواهرتان که از دستش خسته شده¬اید مطالبی را بیان کرده است.
تصاویر کتاب دارای طنز ظریفی هستند وبه بهترین وجه طراحی شده¬اند.
با این مجموعه کتاب¬ها می¬توان نوجوانان گریز از کتاب و یادگیری را به مطالعه و حتی تحقیق در رشته¬های علمی تشویق کرد.
با توجه به تنوع موضوعات کتاب¬ها لیست کتاب¬هایی که به آموزش نجوم به کودکان و نوجوانان کمک می¬کندرا مشاهده میكنيد.
این کتاب به شکل طنزگونه سیستم واجزای بدن را توضیح داده است
2-کتاب: جيمز و هلوي غول پيكر نویسنده: دال رولد معرفیکننده: آيدا شفيعي
ناشر: فندق سال نشر: 1389 موضوع: افسانه هاي عامه
متن معرفي:
جیمز هنری تروتر، پسری چهارساله و معمولی، زندگی خیلی خوبی دارد، اما ناگهان یتیم میشود، برای این که یک کرگدن که از باغ وحش لندن فرار کرده (و با اینکه کرگدنها گیاهخوار هستند، ناگهان پدر و مادرش را میخورد.) برای همین مجبور میشود با دو عمه اش سپایکر و سپونژ زندگی کند که همیشه او را آزار و شکنجه میدهند. سه سال بعد، موقعی که دارد در جنگل هیزم می شکند، با مرد غریبهای ملاقات میکند که از بدبختیهای جیمز خبر دارد و به او کیسه کوچکی از عناصر مورد نیاز برای ساختن یک معجون جادویی میدهد که با خوردن آنها جیمز به ثروت و خوشبختی و ماجراهای جالب میرسد. اما کیسه از دست جیمز می افتد و بلورهای سبز درون آن در زمین محو میشوند. اما بعد یک درخت هلو در آنجا سبز میشود و هلوی عظیمی از آن در میآید. عمهها قصد دارند با نمایش دادن هلو پولی به جیب بزنند، اما یک شب جیمز از سوراخی در هلو به داخل میرود و با چندتایی جک و جانورهایی مثل هزارپا و ملخ و کفشدوزک و کرم ابریشم ملاقات میکند که هم قد او هستند. بعد هلو با کمک هزارپا از درخت جدا میشود و در اقیانوس اطلس می افتد. این یاران سوار بر هلو عازم نیویورک میشوند تا زندگی تازهای را شروع کنند و ماجراهای شگفت انگیزی را از سر میگذرانند.
3-کتاب: دنياي شگفت انگيز از نویسنده: باوم لايمن فرام معرفیکننده: سيد سروش ناصري
ناشر: بنفشه سال نشر: 1381 موضوع: علمي تخيلي
متن معرفي:
کتاب "جادوگر سرزمین از" داستان یک دوستی است. یک همراهی و همدلی با درون مایه عاطفی. ماجراهایش پر است از هیجان و شگفتی که به خواننده ی نوجوان خود لذت و نشاط می بخشد و او را به سفری تخیلی می برد.
دوروتی دخترک کوچکی است که همراه سگش توتو در کشتزاری در کانزاس زندگی میکند. روزی گردبادی میآید و دوروتی و سگش و خانهاش را با خود به آسمان میبرد و در سرزمین آز پایین میآورد. در آز همه چیز زیبا و غریب است، با این حال دوروتی میخواهد هر جور شده به خانهاش برگردد. دوروتی تصمیم میگیرد تا به شهر آز برود تا از جادوگرانی که در آن شهر زندگی میکنند برای بازگشت به خانه کمک بگیرد...
یمان فرانک باوم (مشهور به ال. فرانک باوم)، نویسنده یکی از محبوبترین و مشهورترین قصههای دنیاست: شهر زمردینِ اُز که ایرانیان زیادی نیز از علاقهمندان این داستان هستند. باوم، متولد نیویورک بود و در خانوادهای ثروتمند بزرگ شد. اما خود در چند پیشهای که انتخاب کرد ناموفق و حتا ورشکست شد و عاقبت پا به دنیای تئاتر گذاشت و توانست پیشرفت کند.
سرانجام پس از آن که مدتی نیز خبرنگاری را امتحان کرد نخستین کتابِ خود را با نامِ داستانهای مامانغاز به نثر منتشر کرد که باعث شناساندن او به دنیای ادبیات شد. بالاخره در دهه ۱۸۹۰، با همکاری تصویرگری به نام دِنسلوُ، جادوگر شگفتانگیز شهر اُز را منتشر کرد که نام این دو را بر سر زبانها انداخت و پس از آن داستانهای دیگری در سرزمین اُز نوشت که همگی موفقیتآمیز بودند؛ در این میان، باوم کماکان شیفتگی خود را به تئاتر حفظ کرده بود و پی در پی در این زمینه سرمایهگذاری میکرد که باعث شد شکست بخورد و زندگیاش تحت فشار قرار بگیرد.
اما سرانجام با فروختنِ حقالتألیف خود از آثار اُز به زندگی خود سر و سامانی داد. باوم، سال ۱۹۱۹ در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
4-کتاب: شريك زيرك و مرد ساده لوح نویسنده: بهزاد قلاني معرفیکننده: شانيا اميري
ناشر: راقم سال نشر: 1387 موضوع: داستاني
متن معرفي:
دو شریك، یكی زیرك و دیگری سادهلوح، به تجارت مشغول بودند. روزی آنها كیسهای پر از پول پیدا كردند و با هم قرار گذاشتند كه مقداری از آن را خرج كنند و مقدار باقیمانده را زیر یك درخت دفن كنند. روز بعد شریك زیرك به پای درخت رفت و كیسه پولها را برداشت. روزها گذشت تا این كه شریك ساده لوح به پول احتیاج پیدا كرد و نزد شریك زیرك آمد. آن دو به سمت درخت رفتند، اما كیسهای پیدا نكردند. شریك دانا به شریك نادان تهمت زد كه پولها را تو برداشتهای، پس با هم به نزد قاضی رفتند. شریك دانا گفت كه درخت شاهد ما بوده است میتوانید از او سوال كنید. شریك زیرك نیز به پدرش گفت كه درون درخت برود و شهادت دروغ بدهد. اما قاضی از نیرنگ آنها باخبر شد و دستور داد درخت را آتش بزنند. بنابراین مرد از درخت بیرون آمد و ماجرای مكر و حیله را برای قاضی تعریف كرد و خواستار بخشش از مرد سادهلوح و قاضی گردید. كودكان در این كتاب در قالب داستان میآموزند كه با مكر و حیله نمیتوان چیزی را به دست آورد و كسی كه شهادت دروغ دهد خیلی زود رسوا میشود.
5-کتاب: خرچنگ شجاع نویسنده: علي ذوالفقاري معرفیکننده: تينا احمدي
ناشر: ساويز سال نشر: 1387 موضوع: داستاني
متن معرفي:
كهولت سن باعث شده بود كه دیگر مرغ ماهیخوار نتواند ماهیان بركه را شكار كند. به همین دلیل حقهای به كار برد؛ نزد ماهیها و خرچنگ رفت و به آنها هشدار داد كه تا چند روز دیگر مردانی به بركه میآیند تا آنها را صید كنند. ماهیها كه كاری از دستشان برنمیآمد تصمیم گرفتند هر روز تعدادی از آنها با منقار مرغ ماهیخوار به بركهای در آن نزدیكی بروند. چند روزی گذشت و مرغ ماهیخوار به جای بردن ماهیها به بركه جدید، آنها را میخورد. روزی خرچنگ تصمیم گرفت كه نزد دوستانش برود، اما وقتی با مرغ ماهیخوار همراه شد استخوان دوستانش را از بالا دید و به حقه او پی برد و همانجا او را خفه كرد. آنگاه نزد دیگر ماهیهای بركه رفت و آنها را آگاه كرد. پس از آن همه حیوانات بركه به خوبی در كنار یكدیگر زندگی كردند. كتاب حاضر اقتباسی است از یكی از داستانهای «كلیله و دمنه» كه به زبان ساده برای كودكان بازنویسی شده است.
6-کتاب:شنگول و منگول و حبه انگور نویسنده: مجتبي عبدي اسكندري معرفیکننده: آيلين نوري و سايه عبدي
ناشر: نگين هشتم سال نشر: 1387 موضوع: داستاني
متن معرفي:
بزی که سه بزغاله دارد برای تهیهٔ غذا از خانه خارج میشود و از بزغالههایش میخواهد که در این مدت در را به روی غریبهها باز نکنند و برای شناختن خود او از او بخواهند دستش را از زیر در نشان دهد.
بز به بازار رفت و در این مدت گرگ به در خانهٔ آنها آمد و به بزغالهها گفت مادرشان است و برایشان غذا آوردهاست. بزغالهها از او خواستند دستش را نشان دهد. با دیدن دست سیاه گرگ بزغالهها در را باز نکردند. گرگ رفت و دستش را با آرد سفید کرد و با نشان دادن آن بزغالهها در را باز کردند و گرگ دو بزغالهٔ بزرگ تر را خورد و بزغالهٔ کوچک تر در گوشه ای از خانه مخفی شد.
وقتی بز به خانه برگشت و ماجرا را از زبان بزغالهٔ بازمانده شنید، بسیار خشمگین شد و بعد به جنگ گرگ رفت و در آخر با بریدن شکم گرگ دو بزغاله اش را نجات داد و به جایشان ده سنگ در شکم گرگ گذاشت.
7-كتاب: شنل قرمزي نويسنده: مرضيه امامي معرفي كننده: سارا سپنجي
ناشر: خورشيد شب سال نشر: موضوع: داستاني
متن معرفي:
روزي روزگار ، دختر كوچكي در دهكده اي نزديك جنگل زندگي مي كرد . دخترك هرگاه بيرون مي رفت يك شنل با كلاه قرمز به تن مي كرد ، براي همين مردم دهكده او را شنل قرمزي صدا مي كردند .يك روز صبح شنل قرمزي از مادرش خواست كه اگر ممكن است به او اجازه دهد تا به ديدن مادر بزرگش برود چون خيلي وقت بود كه آنها همديگر را نديده بودند . مادرش گفت : فكر خوبي است . سپس آنها يك سبد زيبا از خوراكي درست كردند تا شنل قرمزي آنرا براي مادر بزرگش ببرد وقتي سبد آماده شد ، دخترك شنل قرمزش را پوشيد و مادرش را بوسيد و از او خداحافظي كرد .مادرش گفت : عزيزم يكراست خانه مادربرگ برو و وقتت را تلف نكن در ضمن با غريبه ها حرف نزن . در جنگل خطرهاي فراواني وجود دارد شنل قرمزي گفت : مادرجون ، نگران نباش . من دقت مي كنم اما وقتي در جنگل ، چشم او به گلهاي زيبا و دوست داشتني افتاد ، نصيحتهاي مادرش را فراموش كرد .او تعدادي گل چيد و به پرواز پروانه ها نگاه كرد و به صداي قورباغه ها گوش داد . شنل قرمزي از اين روز گرم تابستاني خيلي لذت مي برد و متوجه نزديك شدن سايه سياهي كه پشت سرش بود ، نشد . ناگهان يك گرگ جلوي او ظاهر شد گرگ با لحن مهرباني گفت : دختر كوچولو ، چيكار مي كني ؟ شنل قرمزي گفت : مي خواهم به ديدن مادر بزرگم بروم . او در ميان جنگل ، نزديك نهر زندگي مي كند شنل قرمزي متوجه شد كه خيلي دير كرده است و از گشتن صرف نظر كرد و با عجله بطرف خانه مادربزرگ براه افتاد .
در همان وقت ، گرگ از راه ميان بر ... گرگ دويد و به منزل مادر بزرگ رسيد و آهسته در زد مادربزرگ تصور كرد ، كسي كه در مي زند ، نوه اش است . گفت : اوه عزيزم ! بيا تو . بيا تو . من نگران بودم كه اتفاقي در جنگل برايت رخ داده باشد گرگ داخل شدو بطرف مادر بزرگ دويد . مادربزرگ بيچاره دويد و داخل يك كمد شد و درش را بست . گرگ هركار كرد نتواست در كمد را باز كند .
8-كتاب: من لجباز نيستم نويسنده: زينب عبدي معرفي كننده: ثنا نيك زاد
ناشر: رنگين كتاب سال نشر: موضوع: داستاني
متن معرفي:
داستانی اخلاقی برای گروه سنی (الف) و (ب) است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: ««سهیل» پسری شش ساله با مادر و پدرش به باغوحش رفتند. او حیوانهای مختلفی را دید و از بین تمام حیوانها، میمون را انتخاب کرد و از پدرش خواهش کرد تا میمون را برای او بخرد. اما پدر گفت نمیتوانیم از میمون در خانه نگهداری کنیم. «سهیل» مدام گریه میکرد و میمون میخواست. آنها به خانه رفتند و «سهیل» تمام شب را به عکسهای حیوانات که به در و دیوار زده بود، نگاه میکرد» در ادامه داستان کودکان با نتایج بد لجبازی و بی توجهی به شرایط آشنا میشوند.
9كتاب: ماهي تنها نويسنده: بايزرت هلنه معرفي كننده: هليا عبدي
ناشر: كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سال نشر: 1369 موضوع: داستاني
متن معرفي:
تا مدتی پیش، هنوز آفتاب می توانست از میان آب زلال به ته برکه بتابد. ماهیهای زیادی در آنجا زندگی می کردند و سنجاقکها و پروانه ها روی برکه پرواز می کردند. تا اینکه کارخانه ای در کنار برکه ساخته شد و آبهای کثیف آن از یک لوله بزرگ به برکه سرازیر گشت. بیشتر ماهیها و دیگر موجودات برکه از بین رفتند. تنها یک ماهی هنوز در آن برکه زنده مانده بود، غمگین ترین ماهی دنیا. اما این ماهی سرنوشت دیگری پیدا کرد.
10-كتاب: بهادر نويسنده: نورا حق پرست معرفي كننده: لانا حسيني
ناشر: كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سال نشر: 1390 موضوع: داستاني
متن معرفي:
بهادر داستانِ زیباییست دربارهی موش کوچکی به نام بهادر که در برابر ظلم و ستم قیام میکند. نورا حقپرست این داستان را بر اساس فیلمی به همین نام ساختهی عبدالله علیمراد بازنویسی کرده و کتاب را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده است.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد