ميز گرد اختصاصي سايت هزارماسوله با حضور فعالان فرهنگي پاوه:

ميز گرد سايت خبري تحليلي هزارماسوله در مورد شبكه هاي اجتماعي، فرصت يا تهديد؟

سرویس: فرهنگ و هنرکد خبر: 292894|18:15 - 1394/04/14
نسخه چاپی
ميز گرد سايت خبري تحليلي هزارماسوله در مورد شبكه هاي اجتماعي، فرصت يا تهديد؟
میزگرد شبكه هاي اجتماعي، فرصت يا تهديد؟ با حضور رئيس دانشگاه پيام نور، عضو شوراي شهر و مدير سايت پاوه پرس و همچنين رئيس اداره ارشاد اسلامي پاوه توسط مدير سايت خبري تحليلي هزارماسوله برگزار شد.

به گزارشهزار ماسوله، در اين رابطه و به دليل عدم فراهم آمدن امكان تشكيل ميز گرد در مكاني مشخص،سايت خبري تحليلي هزارماسولهبه طور جداگانه از سه نفر از اعضاي فعال فرهنگي و مسئولين ادارات، مصاحبه هايي در مورد شبكه هاي اجتماعي، فرصت يا تهديد؟ كسب كرده و هركدام از اين مسئولين به ارائه اظهار نظرهاي خود پرداخته و لذا به صورت يك ميز گرد اختصاصي سايت خبري تحليلي هزارماسوله ارائه مي گردد.

در اين رابطه در ابتدا بيانات رئيس دانشگاه پيام نور پاوه ، دكتر رضا فرجي ارائه مي گردد:

شبکه های اجتماعی محلی است برای تعامل وگفتگوهای دو یا جند نفری که دسترسی آزاد به جدیدترین انواع اطلاعات را فراهم می آورد وبراساس وجود اطلاعات فراوان وآنی، امروز به نیازجامعه تبدیل شده و سبک زندگی جامعه را دستخوش تغییر کرده است و به قول تافلر آینده پژوه برجسته جهان امروزی دنیای موج سوم یا دنيای فرا مدرن است که با نمادهایی همچون اینترنت شبکه های اجتماعی ماهواره و...شناخته شده وزندگی ما را درگیر کرده است، بنابراین داشتن موضع انفعالی یا همه یا هیچ موضع مناسبی نخواهدبود.

شبکه های اجتماعی با سازوکاری که دارند افراد را توانمند وصاحب فکرمیکنند و باعث رشد آگاهی هایش شده وبنابراین میتوان به عنوان فرصت به آن نگریست و شاید درحال حاضر اقضای زمان ما باشد.پس باید آنرا پذیرفت وبه عنوان فرصت ازآن استفاده کنیم و باید قبول کنیم که این شبکه ها آبستن فرصتها و تهدیدهاست و به قول گیدنز اگرآنرا بی محابا رد وانکار کنیم واقعیتی اززندگی را نادیده گرفته ایم باز به قول گیدنز دراین فضا کسانی بیشترین ضربه را میخورند که آگاهی کمتری دارند.بخاطراینکه افراد استفاده کننده ازشبکه های اجتماعی هم در دنیای وافغی وهم دردنیای مجازی سیر میکنند ناچاردچار نوعی اختلال هویت میشوند که این اختلالات سبب ناامنی و نآرامی درجامعه ونیز اختلالات روانی کربران میشود.

درآسب شناسی هرموضوع ضمن توجه به بستر زمانی ومکانی آن باید به موضوع مهم گروه هدف نیزتوجه داشت که دراین مورد لازم است دربررسی تهدید یا فرصت بودن شبکه های اجتماعی به این موضوع توجه داشت که این شبکه ها چه کسانی را هدف قرار داده و درچه کسانی بیشترین تاثیر را دارد.براساس آمارهای موجود بیشترین کاربران شبکه های اجتماعی نوجوانان وجوانان هستند وبرای اینکه متوجه شویم که آیا این شبکه ها تهدید یا فرصت هستند لازم است به گروه هدف توجه داشت.مهمترین دغدغه وبحران دوران جوانی ونوجوانی کسب هویت یا بحران هویت است که براین اساس نوجوانان وجوانان بیشتردر معرض جنبه تهدیدی شبکه های اجتماعی فرارمیگیرند.برای اینکه بطورعلمی و مستدل متوجه شویم که این شبکه ها تهدید یا فرصت هستند به موضوع هویت اشاره میکنیم:یکی ازروانشناسان به نام مارسی چهارموقعیت یاپلیگاه را درفرایند هویت یابی مشخص کرده است:

1.موقعیت نیل به هویت:فرد پس از جستچوهای اولیه به احساس هویت رسیده ودارای عملکرد شناختی در بالاترین سطح ممکن است وخصوصیاتی چون استقلال فکری صمیمیت در روابط با دیگران واستدلال اخلاقی پیشرفته و مقاومت در برابر تعارضهای گروهی برای همرنگ شدن با آنه یا ایستادگی دربرابر مداخله گروه برخوردارند.بنابراین این دسته کمتر در معرض خطر یا تهدید شبکه های اجتماعی هستند و برای آنان بیشتر فرصت است وباعث پیشرفت وتوسعه فکریشان میشود.

2.درموقعیت هویت دیررس فرد در میان بحران هویت قرار دارد وضمن داشتن عملکرد روانشناختی بالا همچنان درپی جوابگوی به این سوالند که چه کسی هستند ودنبال چه میگردند بنابراین در این جستجوی خود احتمال لغزش وخطاوجود دارد بنابراین شبکه های اجتماعی برای این دسته هم فرصت است وهم تهدید .لازم به ذکراست که این دسته بیشترازسایرین درشبکه ها ی اجتماعی هستند.

3.درموقعیت هویت زودرس فرد بدون پشت سرگذاشتن جستجو واکتشاف به هویتی رسیده اند.این افراد معمولامتعصبند و تقاضاهای گروه برای همرنگ شدن با آنرا شدیدا پذیراهستند این افراد مطابق عرف عمل وهرگونه انحراف ازمعیارهای پذیرفته شده خود را طرد میکنند و اگر گروه مرجع این دسته همگروههایش درشبکه های اجتماعی باشند این شبکه ها برای این دسته هم تهدیدش بیشترازفرصت است.

4.سرانجام اشفتگ هویت که در آن افراد احساس مشخصی نسبت به هویت ومسولیت ندارند وعزت نفس بسیارضغیفی دارند که شبکه های اجتمتعی برای این گروه هم کاملاتهدیدمحسوب میشود.وتهدیدش برای این گروه بیشتر از سایر گروهاست.بنابرآنپه گفته شد میتوان گفت دربررسی این موضوع که شبکه های اجتماعی فرصت یا تهدید است بهتر است گروه هدف آن شناسایی ونسبت به توانمندسازی وواکسینه کردن آنان اقدام شود تا جنبه فرصتی آن بیشترشود.

به طور كلي مي توان نظر دكتر رضا فرجي را در اين پاراگراف خلاصه كرد:

بطورخلاصه وجمع بندی میتوان گفت برای کاهش جنبه تهدیدی شبکه های اجتماعی ضمن پذیرش آن بعنوان یک واقعیت بایدازقبل نسبت به فضاسازی عاطفی خانوادگی درنوجوانان وجوانان اقدام شود تا آنان بتوانندبه هویت واقعی وسالم دست یابند وزمینه ای فراهم شود تا در موقعیت اوا هویت سازی فرارگیرند چون قطعادرآینده برنامه های دیگری که شاید تا حالا به ذهن ما خطورنکرده است وارد جامعه شود .بنابراین باید ازامروز به فکرآینده ای پرمخاطره وپرچالش ترباشیم وفرزندانمان را برای زندگی در آن دنیای چالش انگیزمهیا وآماده کنیم.

در اين رابطه نظر عضو شوراي شهر و مدير سايت خبري تحليلي پاوه پرس را جويا مي شويم:

اگرمنصفانه قضاوت کنیم ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی (اینترنت) درعصرحاضر، موجب بروزانقلابی عظیم درتمام عرصه ها بلاخص اطلاع رسانی شده است،و دراین راستا به واسطه ی آن ظرفیتی به وجود آمده است که هرلحظه و در هر گوشه از زمان و مکان می توانیم حضور داشته باشیم. انتقال اطلاعات یکی ازموهبت های غیرقابل توصیف این فناوری محسوب شده که دسترسی سهل وآسان را به داده ها را درهر نقطه مکانی برای عموم فراهم آورده وپردازش اطلاعات ونشر آن را بدون حائل وموانع احتمالی برای همگان ممکن ساخته است. قبلاً اطلاعات بدون دخل وتصرف یکطرفه دراختیار مردم قرار می گرفت (روزنامه، رادیو ...) اما الان همه به نوعی می توانند در به وجودآمدن آن نقشی را ایفاء نمایند. (یک رابطه دوسویه است) در شرایط فعلی روز به روزما شاهد به وجود آمدن فناروی های متعدد ونوین درعرصه ارتباطات هستیم (سایت ها، فیس بوک، وایبر، واتس آب ، توییتر و...)، همه ی اینها می تواند فرصت ودر مواقعی نیز تهدید محسوب شوند.

فرصت ها معمولا عینی تر به چشم می آید اما تهدیدات به واسطه جذابیت و.. چندان محسوس نیستند وحائلی رنگی آن را احاطه می نماید، همین ویژگی سبب تأثیرات منفی بیشترآن شده است. در این دوره وزمانه ایجاد شبکه های اجتماعی درفضای مجازی ، به عنوان مهمترین وقوی ترین رسانه های آنلاین دردنیا خود را نشان داده و عملاً انحصار اطلاعات را از دولت ها سلب نموده است. همین ویژگی چنان وضعیتی را سبب گردیده که الان کم اهمیت ترین رویداد را در دورترین نقطه می توانیم بدون محدودیت وسانسور نظاره گر باشیم.( در واقع مرزی باقی نمانده است) البته توصیف وکارآیی وخدمات ارائه شده و...درشبکه های اجتماعی غیر قابل توصیف ومبهوت کننده است اما با کمال تأسف زشتی ها وخطراتی را نیز در پی دارد که کمتر بدان پرداخته می شود، یکی از مهمترین چالش ها را می توان در از بین رفتن حریم خصوصی افراد اشاره نمود. شبکه های اجتماعی به تعداد فواید مترتب برآن چندین برابر نیز تأثیرات منفی براجتماع برجای می گذارد، گوشه گیری ، فاصله بین اهل خانواده واقوام ودوستان ، تغییر نگرش وذهنیت افراد، افزایش تخلفات و...، افزایش طلاق وبی بندوباری اجتماعی ، بی اعتقادی ، شکستن حریم افراد ودهها مورد دیگر، علی ایحال از میان جمیع تهدیدات موجود به صورت موردی به بعضی توجه ویژه می گردد که راهکار آن نیز در خود ارائه می گردد.

راهکار: * یکی از صاحب نظران عرصه رسانه های اجتماعی اذعان می نمایند : آینده از آن کسی است که پیام را زودتر انتقال کند (اگر کسی پیام منفی را زودتر منتقل کند، موفق‌تر است.) در شبکه های اجتماعی بطور پیوسته ومکرر افراد مطالبی را بدون اطلاع از صحت وسقم آن کپی پست نموده ودر کمترین زمان ممکن بین گروههای اجتماعی به اشتراک می گذارد ودر اندک زمانی بطور گسترده در سطح جامعه منتشر می کنند، در واقع این یکی دیگر از آفت های شبکه های مجازی است که در ادامه علاوه بر اینکه منبع خبرمشخص نیست می تواند ذهنیت منفی را در بین افراد جامعه به وجود آورد.... راه مقابله با این ترفند نیز انتقال پیام‌های مثبت است ، راهکاری که می تواند ترفند ودسیسه دشمنان را خنثی وبی اثر نمایند. سرعت عمل حرف اول را می زند. * الان تقریباً با توجه به ضریب نفوذ اینترنت می توان گفت : همه ی افرادی که در دنیای مجازی ورود دارند، صفحاتی برای ارائه وانتشارمطالب خویش دارند، در خیلی از مواقع تبادل اطلاعات هدفمند وبا اسامی جعلی وبدون هويت صورت می گیرد...، درکنار اینها سایت های شناسنامه داری نیزوجود دارند که درجای خود بسیار مفید ومهم محسوب می شوند وبه نوعی تعدیلی را در مواضع ...مخاطب به وجود می آورد، نویسنده ومخاطبش به نوعی مشخص است، حریم ها در اینجا مورد توجه قرار می گیرد، ... وباید بیشتر به این سایت ها بهاء وتوجه شود تا جایگزینی مناسب برای فعالیت های غیرگردد.

* درسیستم آموزشی ما برنامه ی خاصی جهت مواجهه با چالش ها وتهدیدهای شبکه های مجازی وجود ندارد، گاهاً آگاهانه خودتحریمی را دراین رابطه داریم بطوریکه پرداختن به این موضوعات را خلاف قوانین و...می دانیم وقتی که مجوزهای لازمه در این رابطه صادر شود، آنگاه می فهمیم کار از کار گذشته است،در چنین شرایطی باید بپذیریم که نظام آموزشی ما با واقعیت های موجود جامعه فاصله ی معنی داری دارد. در واقع سرپوش نهادن به واقعیت های جامعه را به معنی مقابله با آن تصور می نمائیم، به عبارتی باید ضمن پذیرش تأثیرعمیق شبکه های اجتماعی بر دانش آموزان ، آنان را نسبت به پیامدهای فرهنگی و...درمواجهه با این نوع شبکه ها هوشیار وآگاه سازیم.

* ماهواره یکی دیگرازوسائل ارتباط جمعی است که به تناسب بهره برداری می تواند زمینه بروز فرصت ها ویا تهدیدات محسوب شود، تأثیرمخرب این وسیله ارتباط جمعی نیزکمترازشبکه های اجتماعی نیست چرا که در دنیای مجازی افراد به تنهایی درآن ورود می نمایند، اما دراینجا همه ی حاضرین درفضا مورد نظر، مخاطب ماهواره محسوب می شوند، برای تمیز مسئله یادآوری می نماید ، در بدترین حالت حتی نمایش فیلم های مستهجن درماهواره لطماتی به سان بعضی فیلم های شبکه های GM .TV و... را در پی ندارند، چرا که در فیلم های مستهجن قباحتی وجود دارد وکمتر استفاده می شودوحتی اگر استفاده شود بصورت محدود وموردی است، اما فیلم های داستانی GM .TV با اهداف ازپیش تعیین شده ، کوچک وبزرگ نمی شناسد وکل اهل خانوار نظاره گر آن هستند وکم کم به مرور بر ذهنیت کاربران تاثیر خود را برجای می گذارد ودر واقع بعد از مدتی شاهد شستشوی مغزی افراد جامعه خواهیم بود( تهاجم فرهنگی) در این شرایط مخاطب ناخواسته دست آموز، طراحان وآمران امرخواهد شد. در این شرایط است که بدون جنگ سخت، سنگرها تسخیر می شود...؟!!

* در اینجا نیزعلاوه بر آگاهی بخشی جامعه، در دنیای رقابتی موجود تولید وتهیه فیلم های جذاب وجایگزین باید مد نظرقرار داد، به عبارتی نمی توان در این راستا امر ونهی نمود اما در عمل کاری انجام نداد. بنابراین برای پر نمودن اوقات فراغت جامعه باید هزینه نمود درغیر اینصورت هستند که بیشتر هزینه نمایند و عقاید وفرهنگ جامعه ای را به چالش بکشند. واقعیت آن است که ساختن و ویران کردن دوحالت یک رویداد است ، ساختن هزینه بردار ودرگذر زمان با مشقت فراوان انجام می گیرد، این درحالی است که تخریب وازبین بردن (رفتارها، اعتقادات ومحدودیت های معقول ومنطقی مورد پذیرش جامعه) کم هزینه سهل وساده صورت می گیرد، علی ایحال اگر برای تخریب نیزهزینه ای مضاعف درنظر گرفته شود، کما اینکه توسط ایادی صهیونیست ها و... چنین نیزهست، باید انتظار آن را داشت که تبعات وبازخورد کاررا از قبل پیش بینی وپیش گویی نمود.

با اين تفاسير از ديد ايشان علاوه بر آنكه مي تواند فرصت اساسي تلقي شوند ولي به مراتب تهديدهاي ان بيشتر است.

نظر دكتر هدايت محمودي رئيس اداره ارشاد اسلامي پاوه را در اين رابطه به ديد بازديدكنندگان مي گذاريم:

قبل از هر چيزي از اهتمام و رويكرد علمي سايت وزين هزار ماسوله به موضوع فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي كه نيازمند ده ها ميزگرد آسيب شناسانه و راهكار محور مي باشد تشكر مي نمايم .

در يك مقدمه مختصر تاريخي بايد عرض نمايم كه مفاهيم فضاي مجازي ، قدرت و جنگ نرم پس از يك دوره انباشت ادبيات آن در طول جنگ سرد در واپسين سالهاي قرن بيستم و آغازين روزهاي هزاره جديد به پارادايم غالب حوزه هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي تبديل شد.در اين حال سلطه ابزاري غرب بر ساز و كارهاي ارتباطي دنياي معاصر هجمه فرهنگي آن را بر ديگر گونه هاي باورمندي سخت تر ساخته است . از سوي ديگر به نظر مي رسد ماهيت كشاكش جديد كه به طور طبيعي از ظرفيتهاي فرهنگي و انديشه ورزي تأثير مي پذيرد ، فرصتي نامتقارن را به جوامع آماج مي بخشد تا بلوغ فكري ، معنوي و تشخص هويتي آنان به جهانيان شناسانده شود . در اين ميزگرد كه هدف بر شناخت بهتر اينترنت به صورت كلي و شبكه هاي اجتماعي  به صورت جزئي به عنوان بخشي از قدرت نرم است اجازه بفرماييد مفهوم قدرت نرم را از زبان مبدع آنجوزف نايبيان نمايم :قدرت نرم از جاذبيت فرهنگ ، ايده آلهاي سياسي و سياست هاي يك كشور ناشي مي شود. به اعتقاد بنده نه تنها شبكه هاي اجتماعي بطور خاص بلكه اينترنت و فضاي مجازي را به طور عام بايدشمشير دو لبه ايفرض نمود كه يك لبه آن به سمت دشمن و لبه ديگر به طرف خود ماست و اين تدبير و توانايي ماست كه بتوانيم آن يكي لبه تيز را هم عليه دشمن بكار بگيريم.اگر اين گونه عمل كرديم نه تنها تهديد نيستند بلكه در سايه درايت و حكمت توانسته ايم تهديد را به يك فرصت مغتنم تبديل نماييم .پس تهديد يا فرصت فرض كردن شبكه هاي اجتماعي به نحوه واكنش ما بر ميگردد.ظهور، بروز و قوام شبكه هاي اجتماعي ريشه در تفكر و آينده نگري غربي ها دارد چرا كه آنها با توسعه شبكه هاي مختلف ارتباط مجازي"دهكده جهاني "را رقم زده و به بسياري از اهداف خود در زمينه جهاني سازي رسيده اند . اگر غرب با بهره مندي از تجهيزات و امكانات پيشرفتهناتوي فرهنگي و جنگ نرمهمه جانبه را بر عليه جهان اسلام به راه انداخته بر ما هم واجب است به اين اصل رجوع كنيم كه گاهيبهترين دفاع حمله استاما به جاي اينكه در صدد نابودي آلات دشمن باشيم آنها را در راه توسعه خويش و مبارزه با دشمن استخدام نماييم .هيچوقت پاك كردن صورت مسئله كمكي به حل مسائل ننموده استپس يا بايد منزوي شد يا با اسلحه دشمن به جنگ خودش برويم.امروزه يك جنگ نرم تمام عيار در سطح جهان در فضاي مجازي در حال انجام است و به نوعيتقابل ذهن و عينبه صورت جدي در افكار عمومي و جهاني مشهود و ملموس مي باشد.به قولجيمز روزنادر كتاب فناوري اطلاعات و سياست جهاني : تهديد اوليه اينترنت راهي است كه اشكال غير سنتي جنگ و خشونت را تسهيل مي كند . جهان غرب از جمله آمريكا با استفاده از فنون رسانه اي و شبكه هاي اجتماعي و با بهره مندي از اينترنت به عنوان يك رسانه متنوع و چند گانه در پيشكل دهي به افكار عمومي با هدف سلطه بر جهاناست . در واقع همان اندازه كه جمعيت هر كشور از نظر قدرت عاملي مهم ارزيابي مي شود به همان اندازه هم تصورات ، برداشت ها و انتظارات مردم براي حكومت ها مهم هستند . مهم ترين هدفي كه دشمن در فضاي مجازي به ويژه شبكه هاي اجتماعي دنبال ميكندشكل دهي به اين تصورات از طريق اغواست.هدف سردرگم نمودن جامعه و اغواي جوانان است. زمانيمرحوم شهيد مطهري "بحران معنوي"را بزرگترين بحران جهان معاصر مي دانستو امروزه اين بحران نه تنها همچنان باقي است بلكه وخيم تر و آسيب زا تر هم شده است ،چرا كه جامعه فاقد معنويت به نوعي تهي از هويت خواهد بودو تسلط بر چنين  جامعه اي بسيار آسان و كم هزينه است. اگر دنياي كفر بزرگترين سرمايه گذاري را براي زدودن آموزه هاي اسلام اصيل از جوامع اسلامي و به ويژه در اذهان جوانان كرده با هدف تخريب و حذف اسلام است.

آندره مالرو در كتاب ضد خاطرات خود مي نويسد : " در جواني شرق را عرب پيري ديدم كه بر گرده خر خود به خواب بي پايان اسلام فرو رفته بود".

اگر مالرو در كتابش مسلماني را خفتن در خواب بي پايان غفلت تبليع مي كند رسانه هاي غربي هم"توحش داعش "را ذات اسلام اصيل معرفي مي كنند.اينجاست كه يك مسلمان واقعي بايد به هر نحوي و با هر ابزاري با شناساندن اسلام ناب محمدي به جهانيان به جنگ شياطين برود.بايد اين واقعيت را پذيرفت كهطوفان تغييرات آنيدر سطوح مختلف تبادل اطلاعات اين جمله القاءآميزجورج اورول در رمان معروف "1984" كه" برادر بزرگ دارد مي بيند "را بي اعتبار نموده است؛چرا كه ديگر جهاني سازي و انقلاب اطلاعاتي نه تنها اجازه انحصار و كنترل اطلاعات را به هيچ كشوري نمي دهد بلكه بازيگرانغير دولتي "القاعده ، داعش ، ادوارد اسنودن ، جوليان آسانژ"را هم قادر ساخته به اندازه كافي قدرت كسب كنند و در عين بي قدرتي صاحب قدرتي خارق العاده شده و امنيت ملي هر كشوري را كه بخواهند تهديد و تضعيف نمايند .

در يك جمع بندي كلي و نهايي:

بايد عرض كنم كه بنده شبكه هاي اجتماعي را فرصتي مناسب براي نشر افكار و انديشه هاي اصيل ايران - اسلامي ، بومي و محلي دانسته و مهم ترين راهكار برون رفت از تهديدات مخرب آنها بر جوامع اسلامي را آسيب شناسي علمي و نقادانه بر پايه پژوهش هاي كاملا" علمي و بي طرفانه دانسته و معتقدم اگر به جوانان آموزش و امكانات لازم داده شود مي توان از آنها كه مركز و هدف اصلي تهاجم نرم دشمن هستند به بهترين شكل ممكن بر عليه همين دشمن بهره برد .

 

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد