بلندی های جولان، تاریخچه و اهمیت

کد خبر: 18163|13:23 - 1392/03/13
نسخه چاپی
بلندی های جولان، تاریخچه و اهمیت
هادی محمدی فر، کارشناس مسائل سیاسی
بیان رویداد
بلندی های گولان یا جولان، با توجه به اهمیت ژئوپولتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی که دارد از ابتدای سال 1967 مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده و همواره با تجمع بخش هایی از خاک اعراب ، سرزمینی مجعولی به نام اسرائیل شکل داده است. با توجه به وضعیت سرزمینی این واحد نوظهور، و محاصره آن توسط اعراب مسلمان جولان همواره در استراتژی دفاعی امنیتی این رژیم از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

روند تنش های مرزی در سوریه و تشدید فعالیت القاعده در قالب جبهه النصره و همچنین بحران انرژی در واحد جدیدالتاسیس اسرائیل، بلندی های جولان را به یکی از مناطق مورد توجه جغرافیای جهان تبدیل نمود. نوشتار حاضر با بررسی موقعیت، اهمیت و دلائل تشدید درگیری ها در جولان، درصدد ترسیم آینده این سرزمین در مناقشه عربی و اسرائیلی است.

موقعیت
بلندی های جولان در جنوب غربی سوریه در استان قنیطره واقع شده‌ است. این بلندی‌ها در سال ۱۹۶۷ در جریان جنگ شش روزه توسط رژیم صهیونیستی اشغال شد. اسرائیل در سال ۱۹۸۲ این مناطق را به عنوان بخشی از خاک خود اعلام کرد. کردها آن را گولان؛ عرب ها آن را جولان؛ و عبری ها آن را رامات هاگولان می نامند.

بلندی های جولان در بین کشورهای لبنان، اردن، سوریه و فلسطین قرار گرفته است که مساحت آن 1860 کیلومتر مربع است. جمعیت آن در حدود 500 هزار نفر است. میانِ 41 32 تا 15 33  درجه عرض‌ شمالی‌ و 37 35 تا 57 35  درجه طول‌ شرقی‌ واقع‌ است‌. طول‌ آن‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌، بیش‌ از 65 کیلومتر وعرض‌ آن‌، بین‌ 12 تا 25 کیلومتر است‌. با توجه به موقعیت کوهستانی و آب و هوای معتدل اهمیت این منطقه برای اسرائیل حیاتی است


اهمیت
به طور کلی اسرائیلی ها و یهودیان، نگاهی چند بعدی به زوایای هر پدیده یا مسئله دارند. قضیه بلندی های جولان نیز از این قاعده مستثنی نبود. در اوائل دهه 1970، تصور غالب بر این مبنا بود که نگاه اسرائیلی ها به جولان، امنیتی است و دیر یا زود، مسلمانان آن را آزاد خواهند نمود؛ اما به مرور زمان، مشخص شد که اهمیت جولان، نه فقط بعدی امنیتی - راهبردی، بلکه ابعاد اقتصادی و حتی فرهنگی نیز دارد.


اهمیت امنیتی
با توجه به عمق راهبردی رژیم صهیونیستی در منطقه، به جرات می توان گفت بلندی های جولان، مطمئن ترین منطقه امن برای اسرائیلی ها و در عین حال کم آسیب پذیرترین منطقه در چارچوب سرزمینی اسرائیل محسوب می شود. نگاه به نقشه جغرافیایی اسرائیل، از صحرای سینا تا کرانه باختری رود اردن و مرزهای لبنان مشخص می کند که بلندی های جولان، اهمیتی راهبردی برای اسرائیل دارد.

 

امنیت اسرائیل در گروه بلندی های جولان است . به همین علت است که رژیم صهیونیستی سعی دارد با حصار کشی بر روی مرزهای بلندی جولان، هر گونه حرکت اسلامی – عربی را در این ناحیه مد نظر قرار دهد. نصب دستگاه های هشداردهنده بر روی بلندی های جولان و تلاش برای تعدد شهرک سازی ها، بیانگر همین اهمیت امنیتی بلندی های جولان است.

به جرات می توان گفت تسلط بر بلندی های جولان، موازنه امنیتی راهبردی را به نفع هر طرفی که بر آن مسلط باشد، برهم خواهد زد. برعکس، عدم کنترل بر این بلندی ها برای هر طرفی، یک آسیب پذیری محسوب می شود که به سختی می تواند تحرکات طرف مقابل را کنترل نماید. وجود قله های بلند و ارتفاعات سوق الجیشی در علم ژئوپولتیک، به خودی خود، یک عنصر قدرتمند تلقی می شود و دارنده آن می تواند با تسلط بر این ارتفاعات، زمینه را برای استیلای مناطق مجاور فراهم نماید.

 

محمدعلی مهتدی، در سمیناری به خوبی به این واقعیت اشاره نمود که مهم ترین علت اشغال بلندی های جولان در 1967 امنیتی بودن آن است. (مهتدی، 1388). تسلط ایوبیان بر این بلندی در دوره جنگ های صلیبی، یکی از عوامل پیروزی مسلمانان در این جنگ ها بود. اظهارات ایمن الظواهری در خصوص آزادی بیت المقدس از طریق جولان، ناظر بر همین اهمیت سوق الجیشی است.

هر گونه خلاء قدرت در سوریه و تسلط جبهه النصره یا همان شاخه سوری القاعده، معادل تنش های جدیدی در خاورمیانه است که ابعاد امنیتی جولان را بیشتر آشکار خواهد کرد. عده ای معتقدند با وجود سلاح های فوق مدرن و موشک های دوربرد، اهمیت راهبردی بلندی های جولان کاهش یافته است.

 

اما در پاسخ باید گفت در جنگ نامتقارن موازنه استراتژیک فقط با سلاح های فوق پیشرفته ضامن برتری نیست. و با عملیات های چریکی و نامنظم می توان بیشترین ضربه را به رژیم های دارنده سلاح های فوق پیشرفته وارد نمود. تسلط چریک های کرد بر ارتفاعات قندیل در ترکیه، نمونه خوبی برای رد این ادعاست که گفته می شود بلندی های جولان، دیگر با وجود سلاح های فوق پیشرفته، اهمیت گذشته را ندارد. به همان اندازه که سلاح های فوق مدرن توان تخریبی بالایی دارند، شگردها و تاکتیک های جنگ نامنظم و چریکی نیز افزایش یافته است.

 

بنابراین بلندی های جولان، حتی با وجود سلاح های تخریبی فوق پیشرفته دارای اهمیت است. جنگ نامنظم حماس در نبردهای 21 روزه و هشت روزه و جنگ 2006 حزب الله لبنان و اسرائیل، ناظر بر اهمیت نبردهای نامتقارن است و آزادی بلندی های جولان همچنان که در جنگ های صلیبی دروازه ورود به بیت المقدس بود، اکنون نیز دروازه ورود به بیت المقدس و آزادی قدس شریف است.

با توجه به همین راهبردهای جنگ نامنظم و نامتقارن بود که قدری جمیل، معاون نخست وزیر و رهبر جبهه مردمی تحول وآزادی سوریه، در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی، اعلام کرد، "ما داوطلبان را ثبت نام کرده و برای جنگ غیر منظم در بلندی های جولان، گروه های رزمی تشکیل می دهیم".(خبرگزاری ریانوستی،24/02/1392)

 

با توجه به تجربه پیروزی های جنگ غزه و حزب الله لبنان، آموزه خوبی برای استراتژیست های صهیونیستی که اکنون در بحران سوریه موضعی چند وجهی دارند، حاصل شده است. این موضع چندوجهی، ناشی از این واقعیت است که حداقل اسرائیل می داند توانایی های بشار اسد قابل پیش بینی است و خروش موج بیداری اسلامی در پرتو تحولات تونس و مصر، فشارها بر این رژیم را بیش از پیش خواهد نمود.  
 

اهمیت اقتصادی
در کنار اهمیت امنیتی باید به اهمیت اقتصادی و هیدرولیک بلندی های جولان اشاره نمود. اسحاق رابین، بهتر از هر کسی به این بعد اقتصادی بلندی های جولان پی برد. به همین علت بود که بیشتر با لحنی نرم و سازشکارانه درصدد تفوق در حل مسئله اعراب و اسرائیل بود. وی هر گونه حفاری نفتی در بلندی های جولان را خلاف اصول بین المللی و معاهدات می دانست و متوجه اهمیت آن شده بود.

 

در سال های بعدی مشخص شد که جناح تندرو در اسرائیل، به خوبی نقشه های شومی برای بلندی های جولان دارد. کشف نفت و منابع زیرزمینی در این منطقه، به یکی از خواسته های اصلی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. همکاری های اخیر آمریکا و اسرائیل ناظر بر همین موضع است که منابع عظیم نفتی در بلندی های جولان وجود دارد و با توجه به نیاز صهیونیست ها به نفت، بلندی های جولان یکی از منابع تامین نفت این رژیم در آینده خواهد بود.

 

حضور جینی انرژی در بلندی های جولان، بر همگان ثابت کرد که اهمیت اقتصادی بلندی های جولان برای رژیم صهیونیستی، انکارناپذیر است.

جینی انرژی یکی از زیرمجموعه های شرکت بزرگ (ای . دی . تی) است که از بزرگ ترین حامیان مالی تبلیغات انتخاباتی بنیامین نتانیاهو و همچنین از حامیان بزرگ فعالیت های انتخاباتی عوزی لانداو، وزیر انرژی اسرائیل به شمار می آید.(خبرگزاری تنسیم،4/12/1391)

 

نفوذ این شرکت در بین مقامات رژیم صهیونیستی، عاملی است در جهت ترغیب راستگرایان به عملیات های حفاری نفتی در بلندی جولان صورت می گیرد.
غیر از منابع نفتی باید به منابع آبی اشاره نمود که دیوید بن گورین با اشاره به اهمیت آن گفت که «آب، خون زندگی ماست و ما با تکیه بر منابع آبی می توانیم بر اعراب پیروز شویم.»

 

حقیقت قضیه هم موید این مطلب است که منابع آبی نقش حیاتی و راهبردی در آینده اسرائیل دارد. با توجه به تحولات نوین امنیت زیست محیطی و نیاز به آب بلندی های جولان، نقشی به مراتب تعیین کننده تر از سلاح های هسته ای برای این رژیم دارد.

اسراییل از جولان دست برنخواهد داشت، چرا که حیات خود را در گرو آب جولان می بیند. شکل گیری صنعت، کشت زمین های کشاورزی، رفاه و شهرنشینی همگی وابسته به آب است.(نصری،1388)

 

میزان بالای بارش در این ناحیه و وجود جاذبه های فراوان گردشگری در کنار آب و هوای معتدل، بستری برای جذب گردشگرانی خواهد بود که رژیم صهیونیستی، درصدد تبدیل این منطقه به یک قطب گردشگری در دو دهه آینده خواهد بود. بارش‌ سالانه آن‌ بین‌ 350 تا 650 میلیمتراست‌.


اهمیت فرهنگی
اهمیت فرهنگی جولان کمتر از ابعاد اقتصادی و نظامی آن نیست. اهمیت فرهنگی جولان ارتباط تنگاتنگی با هویت دارد اما هویتی که اسرائیل ها درصدد تحصیل و جعل آن هستند.

 

این مقوله کمتر مورد توجه مورخین ایرانی و اعراب واقع شده است اما با توجه به روندهای کنونی روزنه های از اهمیت فرهنگی در سیاست های رزیم صهیونیستی در جولان دیده شده است. حتی در وجه تسمیه جولان نگرش اسرائیلی ها نوعی هویت گرایی وجود دارد.

 

اما این نگرش با هدف تعارض بین اعراب و کردهای آرایی پیگیری می شود. کردها این ناحیه را گولان می نامند اما اعراب جولان. در ادبیات اعراب حرف " گ " وجود ندارد و با " ج " تلفظ می شود.

 

گولان به معنای سرزمین گل ها و لاله هاست و جاذبه های طبیعی این بلندی ها ناظر برهمین است. یونانیان‌ به‌ این‌ منطقه‌ گولانیتیس‌ و در چارچوب حکومت میدیاها یا مادها تعریف می نمودند. در زمان لشکرکشی خلیفه دوم، عمربن خطاب، شرحبیل بن حسنه فرماندهی جنگ را به عهده داشت و کردها که آئین زرتشتی داشتند، دین اسلام را پذیرفتند و به مرور زمان واژه گولان با جای خود را به جولان داد. حتی در سال 1967 جمعیت کردهای مسلمان بیش از دیگر اقوام سوری بود و رژیم صهیونیستی با اشغال این منطقه و شهرک سازی های دهه 1980 زمینه را برای الحاق آن به اسرائیل فراهم نمود.

 

رژیم صهیونیستی نوعی سهم خواهی از معاهده 1916 را می خواست که فرانسوی ها و انگلیسی ها شامات را بین خود تقسیم نمودند. استناد آنان این بود که مناطق کردنشین سوریه و عراق به انگلیسی ها واگذار شده و جولان نیز سهم اسرائیل از قرارداد 1916 است که به علت عدم تشکیل دولت در فردای پی از جنگ جهانی اول از سوی قدرت های فرانسه انگلیس نادیده گرفته شده است.

 

واقعیت قضیه این است که اکنون اسرائیل بیشترین جمعیت یهودی را در این مناطق اسکان نموده است. کردها به سمت دمشق و قنیطره رفتند و تعداد کمی دروزی و علوی در این منطقه هستند که موازنه جمعیتی را به نفع یهودی ها برهم زده است. رژیم صهیونیستی با سیاست نیرنگ و تفرقه جمعیت مسلمان کردهای این منطقه را مجبور به مهاجرت نمود و با این سیاست ضد انسانی زمینه را برای تفوق قدرت خود فراهم نموده است.

 

حال که وحدت اسلامی و بازگشت به اصول اسلام اصیل در سوریه مطرح است، رژیم صهیونیستی درصدد ایجاد شکاف بین سوری ها است و سعی دارد با پررنگ نمودن مساله هویتی بلندی های جولان مانع از شگل گیری جبهه جدید مسلمانان در سوریه شود. جمعیت یهودیان هرروز در حال افزایش است و با شهرک سازی ها در این منطقه رزیم صهیونیستی موازنه جمعیتی را به سود خود برهم زده است. از زمان اشغال تاکنون این رژیم بیش از 28 هزار یهودی را در شهرک های جدید اسکان داده است که موید اهمیت فرهنگی آن در آینده اسرائیل است.


رژیم صهیونیستی از آنجا که رژیمی جعلی و ساختگی است ، نمی تواند اثبات نماید که جولان  سرزمینی عبری است.بنابراین برای فرار از این واقعیت تارخی خود به ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمین می پردازد و دولت سوریه را پاکسازی نژادی کردها از این منطقه متهم می نماید. در حالی شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که در ژوئن 1967 خود اسرائیلی ها مسلمانان را در این منطقه آواره نمودند. با این ترفند رژیم صهیونیستی می خواهد، برای خود نوعی هویت سازی نماید. هویت سازی که تداوم نقشه های شوم آنان در بزرگ نمایی هلوکاست و مقدمه چینی برای رژیم صهیونیستی قابل ارزیابی است.


نخستین اقدام آنان در فضای بعد از اشغال بلندی های جولان، اسکان یهودی ها در 1984 بود که با واسطه ثروتمند یهودی تبار انگلیسی  بنام  ادمون روتچیلد صورت گرفت ویتا 200 الی 300 خانوادهیهودیدرآنمقیمشوند (بیات، 1378)پس ازآنکه تلاش وی برای اخذ موافقت حاکمان عثمانی برای ایجاد شهرک یهودی نشین در جولان با شکست روبرو شد، به خرید زمین روستاهای جلین، نبعه و بوسطاس در منطقه حوران از حاکمان انگلیسی اقدام نمود.

 

این مساله از طریق گروه های فراماسونی ترک های عثمانی محقق شد.

 

در تاریخ عثمانی ها فریب های عثمانی مشهور است و با این ترفندها و نیرنگ ها حاکمان عثمانی از یک سو کردهای مسلمان را به جهاد و دفاع در برابر مسیحیان فرامی خواندند و از سویی دیگر  در سرکوب و آوارگی آنان به یهودیان همکاری می نمودند.(محمدی فر، 1392)در جولان نیز همین قضیه با همکاری سلاطین عثمانی و از سالها قبل محقق شده بود و یهودی تبارهای انگلیسی در سالهای قبل از جنگ جهانی اول برای قلمرو مسلمانان نقش های شوم خود را طراحی نمودند.

 

مسئله مهم تر، عدم ادعای کردها بر این مناطق است که تحت تاثیر سیاست های دولت های وقت به دمشق مهاجرت نمودند و اکنون اسرائیل درصدد رویارویی جدیدی است که بتواند نوعی شکاف عربی- کردی را در منطقه جزیره و شمامات به وجود آورد. سیاست های دولت بشار الاسد و تاکید بر مقاومت در برابر توطئه های اسرائیل ناظر برهمین رویکرد تفریقه افکنانه رژیم صهیونیستی است.

 

همچنین تاکیدات سید قطب، رهبر دینی اخوان المسلمین، در شناسایی توطئه های رژیم صهیونیستی، در کتاب «آینده قلمرو اسلامی»، ترجمه مقام معظم رهبری، بیانگر توطئه های رژیم صهیونیستی در بلندی های جولان است. به عبارت دیگر، بلندی های جولان، بخشی از قلمرو اسلامی است که صهیونیست ها با توطئه و نیرنگ آن را اشغال نموده اند.


تحولات بیداری اسلامی، سوریه و بلندی های جولان
در فردای پس از تحولات بیداری اسلامی اتفاق مهمی افتاد که گروههای اخوانی که هم سابقه مبارزه، شکنجه و زندان و مهمتر از همه ضد صهیونیستی داشتند، توانستند با سقوط مبارک و بن علی به قدرت برسند. سرایت این تحولات به منطقه نوعی بازگشت و خودآگاهی محسوب می شد که بازنده آن رژیم صهیونیستی و متحدان آن در منطقه می باشند. بلندی های جولان نیز در پرتو این تحولات نقش ساسی دارد. با توجه به شهرک سازی های صهیونیست ها در بلندی های جولان و حضور حدودا 20 هزار دروزی و 4 هزار علوی در این منطقه ، شهرک سازی ها و اسکان یهودی ها به چالش اساسی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. بیداری اسلامی در منطقه تهدیدی برای رژیم صهوینیستی محسوب می شود که دیگر نمی تواند با اتکاء به حاکمان غیرمردمی به فریب افکار عمومی ملت های مسلمانان بپردازد.


چشم انداز تحولات جولان
از آنجا که رژیم صهیونیستی در تمامی ادوار گذشته اعتنایی به قواعد بین المللی نداشته و ندارد ، نمی توان به معاهدات بین المللی برای آزادسازی سرزمین های عربی از اسرائیل امیدوار بود. اشغال بلندی های جولان بخشی از متصرفات اسلامی در این منطقه است که در اشغال اسرائیل است و سرزمین اشغالی هیچ حقی برای دارنده آن ایجاد نخواهد نمود.

 

وضعیتی که اکنون در این منطقه وجود دارد، آتش بس نیروها در این منطقه می باشد که سازمان ملل بر اساس قطعنامه 350 شورای امنیت در سال 1974 آن را با همکاری نیروهای یونیدوف ( UNDOF) یا مامورین حافظ صلح سازمان ملل نظارت می کند. با توجه به این وضعیت شهرک سازی های اسرائیل، بهره مندی از منابع عظیم آبی و اکتشافات و حفاری های این رژیم مغایر با اصول اولیه حقوق بین الملللی و حتی با توجه به اصل عدم مداخله اقدامی خلاف قواعد بین المللی است. با توحه به محدود شدن سوری ها در این منطقه و توسعه شهرک سازی های جدید در اسرائیل در این بلندی ها بازپس گیری این سرزمین ها ارتباط مستقیمی با قدرت گرفتن بشار الاسد و دولت سوریه از یک سو و از سوی دیگر ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی و کاهش قدرت اسرائیل دارد.

 

تاکیدات جمهوری اسلامی ایران بر پایداری و تقویت محور مقاومت در منطقه ناشی از همین سناریوهای رژیم صهیونیستی در تهاجم به قلمرو اسلامی است.

منابع
1-    بیات،حمید، « نقش بلندیهای جولان درآینده گفتگوهای سوریه و رژیم صهیونیستی، تهران، فصلنامه سیاست خارجی، سال سیزدهم، شماره 4، 1378، ص 1091.
2- محمدی فر، هادی، نیرنگ بازی های اردوغان در معادلات داخلی ترکیه، روزنامه رسالت، 11/02/1392، شماره 7808،ص 5 )در
3- مهتدی، محمدعلی، ماجرای جولان، تهران میزگرد انجمن روابط بین الملل، 28 /9/1388.
4- نصری، قدیر، ماجرای جولان، تهران میزگرد انجمن روابط بین الملل، 28 /9/1388.
    WEBSITES
http://pe.rian.ru/foreign/20130514/130713079.html
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/2702

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد