به مناسبت روز جهانی معلول؛

مهر مادران نوسودی با فرزندان معلولان خود/آرامش زندگی مادرانی که فرزند معلولشان، در کنار خود زندگی می کند

سرویس: فرهنگ و هنرکد خبر: 295151|01:05 - 1395/09/14
نسخه چاپی
مهر مادران نوسودی با فرزندان معلولان خود/آرامش زندگی مادرانی که فرزند معلولشان، در کنار خود زندگی می کند
حکایت مهر مادرانی که با نگهداری از فرزندان معلول خود، آسودگی را زمانی معنی می کنند که این فرزندان در آغوش خود آنان بزرگ شوند.

به گزارشهزار ماسوله، حکایت مهر مادرانی که با نگهداری از فرزندان معلول خود، آسودگی را زمانی معنی می کنند که این فرزندان در آغوش خود آنان بزرگ شوند.

 

با اطلاع برخی از شهروندان شهر نوسود از توابع شهرستان پاوه مبنی بر اینکه معلولانی در شهر نوسود به سبب نبود امکانات، به وضع ناتوانی جسمی و یا ذهنی دچار شده اند، راهی منازل چند نفر از این معلولان شدیم.

 

پس از جستجوی چند دقیقه ای در کوچه پس کوچه های شهر نوسود، کوچه مورد نظر یکی از معلولان این شهر را یافته و همراه با چند نفر دیگر وارد منزل این معلول می شویم.

 

معلولی که ناخواسته ره زندگی خود را در معلولیت می گذراند.

 

نارین جلالیاز معلولان جسمی ذهنی بود که ما برای تهیه گزارش در گذر از کوچه و پس کوچه های محله های نوسود به منزل ایشان راهی شدیم.

با وارد شدن به منزل نارین مهر مادری را خواهیم دید که از جان و دل برای فرزند خود تلاش می کردند، فرزندی که تا سه سالگی هیچ مشکلی را نداشته است و بدلیل کمبود امکانات، یک خانواده را درگیر کرده است.

 

مادر نارین به خبرنگار ما می گفت: نارین از زمان تولدش تا سه سالگی هیچ مشکلی را نداشت، اما بدلیل کمبود امکانات و اکسیژن در زمان تولدش همراه با زردی ، بیماری CT را به وجود آورده است.

 

وی با بیان اینکه فرزندم متولد 1379 است افزود: در بعضی مواقع اداره بهزیستی هم به ما کمک می کند اما از لحاظ مالی که متحمل هزینه های زیادی در ماه می شویم، کمک این اداره ناچیز است .

 

وی گفت: اداره بهزیستی می تواند با در نظر داشتن وضعیت این نوع معلولان که هزینه های دارو و درمان زیادی را دارند، کمک مالی نمایند ولی متاسفانه اداره بهزیستی ماهانه مبلغ 40 الی 50 هزار تومان را به ما می دهد که حتی نمی تواند هزینه بسته های مصرفی پوشاک را برای ما جبران کند.

 

وی ادامه داد: هر سال این وعده را می دهند که می توانید فاکتور هزینه ها را تهیه نمایید تا هر زمان که اعتباری اختصاص داده شود، آن موقع پرداخت نمایند ولی این در حالی است که تاکنون هزینه ای را پرداخت نکرده اند.

 

وی می گفت: هر زمان و هر دقیقه ای که فرزندم را از خانه ترک می کنم، هر دقیقه برایم صد دقیقه است تا مجددا در کنارش بنشینم.

 

مادر نارین خاطر نشان ساخت: برای مداوای فرزندم هم به هزار پزشک مراجعه کرده ام و اخرین امیدواری که دارم این است که احتمال بهبودی فرزندم از طریق تزریق سلولهای بنیادی توسط پزشکی در شیراز وجود دارد به طوری که با توجه به آنکه، خانواده دیگری نیز که چنین مشکلی را داشته اند، با مراجعه به این پزشک نزدیک به 60 درصد تاکنون نتیجه گرفته اند.

 

وی با بیان اینکه نوبت دهی این پزشک نیز برای مراجعه ، تا دو سال آینده است افزود:از مسئولین و مردم هم تقاضامندم که حمایت های لازم را جهت هزینه های درمان برای نارین را داشته باشند.

 

ادب و احترام دیگر معلول شهر نوسود را که به ما نیز خوشامد گویی می‌کند در حالی می بینیم که با خود می‌گویم که آیا او واقعا معلول است؟

 

سرکاو اردلان مردیاز دیگر معلولانی است که توان حرکت را ندارد؛ پدر ایشان به خبرنگار ما می گفت: سرکاو متولد 1370 در پاوه است و در شش ماهگی، ما متوجه شدیم که معلول مادرزاد است.

 

بزران اردلان مردی افزود: در آن زمان در وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودیم و همین باعث شد که نتوانیم فرزندمان را برای درمان نزد پزشکان متخصص ببریم.

 

وی گفت: بعد از چندین سال دیگر که او را به تهران نزد پزشک بردیم، اعلام کردند که بدن سرکاو کلسیم جذب نمی کند بلکه کلسیم را دفع می کند و باید به صورت مداوم تغذیه مناسبی را داشته باشد تا کلسبم باقی مانده در بدن وی نیز دفع نگردد.

 

وی ادامه داد: تا به این حد هم که رسیده ایم ما نه از جانب هیچ مسئولی حمایت شده ایم و نه از جانب مردم نیز به ما کمکی شده است، و این در حالی است که بعد از گذشت این سالها هنوز یک منزل شخصی را جهت آرامش خاطر در کنار دیگر مشکلات زندگیمان نداریم.

 

وی با بیان اینکه اداره بهزیستی هم تا 19 سالگی سرکاو، وی را تحت پوشش قرار نمی داد می گفت: در زمانی که سرکاو 7 سال سن داشت، وی را به کمیسیون پزشکی کرمانشاه بردیم و بعد از آن اعلام کردند که سرکاو تحت پوشش بهزیستی، امتیاز دریافت حقوق ناچیز را نباید داشته باشد.

اردلان مردی اضافه کرد: پس از آن تا سن 19 سالگی ، بنا به برنامه ابلاغی مرکز، تمامی معلولان را باید به اداره بهزیستی می آوردند، و پس از آن که سرکاو توان راه رفتن را نداشت، وی را با سختی به اداره بهزیستی پاوه بردم و پس از مدتی دیگر آن معلولانی که همراه سرکاو به اداره بهزیستی پاوه مراجعه کرده بودند، اکنون به تشکیل پرونده اقدام می کردند و این در حالی بود که هیچ گونه جوابی را به ما مبنی بر تشکیل پرونده ندادند.

 

وی گفت: با پیگیری مجدد ، دلیل عدم تشکیل پرونده توسط اداره بهزیستی را از مسئول مربوطه جویا شدم و بیان کردند که لابد پسر شما سالم است.

 

وی ادامه داد: پس از آن مجدد سرکاو را که توان راه رفتن نداشت، به اداره برده و پس از 19 سال اکنون او را مشمول دریافت مبلغ ناچیز 40 یا 50 هزارتومان کردند.

 

وی تصریح کرد: با این وضعیت هم که سرکاو به عنوان یک معلول جسمی حرکتی است، دولت روحانی هم تنها بدلیل آنکه اقدام به ثبت نام کارت هوشمند ملی نکرده است، یارانه وی را به مدت سه ماه قطع کرد.

 

آرمان عثمانیاز دیگر معلولانی بود که گزارش وی نیز چندی پیش در این سایت خبری تحلیلی انتشار یافت، پس از جستجوی چند دقیقه ای در کوچه پس کوچه های شهر نوسود، محل زندگی این معلول را که حدود 30 سال است تنها سقف خانه را نگاه کرده است، همراه با چند نفر پیدا  کردیم.

 

پس از ورود به منزل این معلول با مادر آن روبه‌رو شدیم. مادری که با نگاه‌های مهربانی که انگار او هم منتظر ما است به طرفمان می‌آید. چهره این مادر نشان می‌داد، غمی بزرگ در سینه دارد و سختی‌های زندگی قامتش را خم کرده است و با گذشت حدود 30 سال از به دنیا آمدن فرزندش او امروز از سختی های روزگار می گوید.

 

وارد اتاق معلول که شدیم، او را دیدیم که دائما نزدیک به 30 سال است روی زمین و در این اتاق است و تنها سقف اتاق را نگاه می کند. تنها دلخوشی‌اش این است که خود را در این اتاق از این سمت به سمتی دیگر بکشد.

 

دقایقی در کنارش ایستادیم، فقط نظاره‌گر بودیم و در حالی که اشک از چشمانمان جاری می‌شد ،پدر و مادرش را تحسین می‌کردیم که جوانی خود را به پای فرزند معلول خود گذاشته‌اند، و از خدای بزرگ برایشان اجر جزیل خواستیم.

 

مادر این معلول که لب به سخن باز کرد به خبرنگار هزارماسوله گفت: در سال 1366 در دوران 8 ساله دفاع مقدس و در نقطه صفر مرزی، فرزند بزرگم به اسم آرمان عثمانی متولد شد، اوضاع خیلی نا به سامان بود.

 

وی افزود: در زمانی که توپ و خمپاره در این منطقه وجود داشت، و حتی کمترین امکانات پزشکی هم وجود نداشت فرزندم متولد شد و تولد آرمان که در آن زمان نیاز به سزارین داشت. با زایمان طبیعی و نبود امکانات و پزشکان در منطقه جنگی، به سر وی ضربه وارد شد و همین اتفاق باعث معلولیت حسی، حرکتی و جسمی فرزندم شد.

 

مادر این معلول با بیان اینکه حمایت چندانی از آن ها صورت نگرفته، گفت: آرمان تنها تحت پوشش اداره بهزیستی است و اکنون ماهانه مبلغ 40 هزار تومان را به وی می دهند.

 

وی با نگاهی پر از مهر مادری به پسرش که در کنارش نشسته است، نگاه کرد و گفت: در طول این مدت هم آرمان را به عنوان فرزند جگر گوشه خود نگاه کرده ایم و هیچ فرقی با دیگر فرزندانمان ندارد، زحمات زیادی برای او کشیدیم و هر نوع امکاناتی را هم که نیاز داشته است برایش فراهم کرده ایم.

 

این مادر با بیان اینکه تاکنون توانسته ایم که وی را به مدت 29 سال بزرگ کنیم الان هم از کسی کمکی نخواهیم داشت، گفت: ما به عنوان فرزندی سالم با وی برخورد کرده و وی را دوست داشته و داریم و در کنار وی به آرامش می رسیم.

 

در این هنگام که آرمان قادر به صحبت کردن نیست با فریاد و اشاره، که حتی برای خوردن آب، قادر به برداشتن لیوان نیز نخواهد بود، طلب آب می کند و مادر نیز آب را همزمان که به وی می دهد خاطر نشان کرد: در طول این مدت هم چندین بار وی را به تهران و و دیگر استان ها جهت مداوا برده ایم و تاکنون اداره بهزیستی نیز حتی هزینه دارو و مخارج آن را، پرداخت نکرده است.

 

این در حالی است که با وجود مهر مادرانه و پدرانه این معلولان در این شهر، در دیگر شهرهای بزرگ بسیاری از مادران به جای بوسه‌های پر مهر ، فرزندان سالم خود را با دیوارهای سرد خوابگاه‌ها آشنا می‌کنند تا کسی او را به سرپرستی قبول کنند.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد